هوش مصنوعی: شاعر در این متن از غم و اندوه عمیق خود می‌گوید که بر طبیعت نیز تأثیر گذاشته است. او از گریه‌های تلخ، ناامیدی از آینده و گذشت عمر بدون تحقق آرزوها سخن می‌گوید. همچنین، به عشق و شیفتگی اشاره می‌کند و از تأثیر آه گرم بر دل سوخته می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مضامین عمیق عاطفی و غم‌انگیز است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار بوده و ممکن است برای آنها سنگین باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم فلسفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲

گرفت گریه ما کوه و دشت و صحرا را
دگر ز دیده به دل سر دهیم دریا را

تو چون به چشم سیه مست باده‌پیمایی
می کرشمه یوسف کشد زلیخا را

ز جوش گریه تلخم نه دیده ماند و نه دل
چه باده بود که بگداخت چشم مینا را

به چین ابروی ناصح ز گریه بس نکنیم
کسی نبسته به زنجیر موج دریا را

گذشت عمر و ندیدم فروغ صبحدمی
به خاک برد شبم آرزوی فردا را

ز آه گرم فصیحی حذر کنید که دوش
چو داغ لاله در آتش نشاند فردا را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.