هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و شوق خود به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی در شرایط سخت و تشنگی، از عشق خود دست نمی‌کشد. او از صبر و مقاومت خود در برابر وسوسه‌ها و لذت‌های دنیوی سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که حتی در بهشت نیز از عشق خود دست نخواهد کشید. شاعر همچنین از آزردگی و ناراحتی خود از رفتار معشوق می‌گوید و از خود می‌پرسد که چه کرده است که معشوق از او رنجیده است.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل ۲۸۰

می‌توانم که لب از آب خضر تر نکنم
می‌رم از تشنگی و چشم به کوثر نکنم

شوق یوسف اگرم ثانی یعقوب کند
دارم آن تاب کز او دیده منور نکنم

آن قوی حوصله بازم که اگر حسرت صید
چنگ در جان زندم میل کبوتر نکنم

دارم آن صبر که با چاشنی ذوق مگس
بر لب تنگ شکر دست به شکر نکنم

در جنت بگشا بر رخم ای خازن خلد
که دماغ از گل باغ تو معطر نکنم

حلهٔ نور اگرم حور به اکراه دهد
پیشش اندازم و نستانم و در بر نکنم

وحشی آزردگیی داری و از من داری
من چه کردم که غلط بود که دیگر نکنم؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۲۷۹
گوهر بعدی:غزل ۲۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.