هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و دل‌باختگی خود سخن می‌گوید. او از زیبایی معشوق و تأثیر عمیق آن بر خود می‌نالد و احساساتی مانند عشق، درد فراق، و شیفتگی را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا نامناسب باشد. همچنین، درک زیبایی‌شناسی و ادبی این شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و احساسی دارد.

شمارهٔ ۲۵۳

بر دلم خورده تیر مژگانش
نبرم جان ز زخم پیکانش

خویش را یوسف افکند در چاه
گر ببیند چه زنخدانش

خوار گردد به چشم بلبل گل
گذر افتد اگر به بستانش

کرده ثابت که هست جوهر فرد
وز دهانش شده است برهانش

چه عجب گر ببرده از من دل
رخ مانند ماه تابانش

که رخش را ببیند ار سلمان
رود از دست دین و ایمانش

نرسد دست کس به دامانم
دست من گر رسد به دامانش

لب گشودی به پیش غنچه مگر
کز غمت خاک شد گریبانش

با وجود توام تمنا نیست
به بهشت وبه حور و غلمانش

آنکه باشد اسیر عشق بتی
همه عالم بود چو زندانش

خون دل بسکه ریزم از دیده
کهربایم بشد چومرجانش

آنکه چون من بود بلند اقبال
سر چوگو برده پیش چوگانش
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.