هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید. او از تأثیرات عمیق عشق معشوق بر روح و جسم خود و دیگران می‌گوید و از زیبایی‌های ظاهری و باطنی معشوق تمجید می‌کند. شاعر همچنین از تأثیرات معنوی و عرفانی این عشق بر جهان و دین سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۷۲۲

ای هر دهان ز یاد لبت پر عسل شده
در هر زبان خوشی لب تو مثل شده

آوازهٔ وصال تو کوس ابد زده
مشاطهٔ جمال تو لطف ازل شده

از نیم ذره پرتو خورشید روی تو
ارواح حال کرده و اجسام حل شده

جان‌ها ز راه حلق برافکنده خویشتن
در حلقه‌های زلف تو صاحب محل شده

ترک رخت که هندوک اوست آفتاب
آورده خط به خون من و در عمل شده

بر توچون من به دل نگریدم روا مدار
آبی که می‌خورم ز تو با خون بدل شده

ای از کمال روی تو نقصان گرفته کفر
وز کافری زلف تو در دین خلل شده

چون دیده‌ام نزول تو در خون جان خویش
در خون جان خویشتنم زین قبل شده

در وصف تو فرید که از چاکران توست
سلطان عالم است بدین یک غزل شده
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.