هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌ها و سختی‌هایی که متحمل شده سخن می‌گوید، اما با وجود همه این‌ها، به عشق و وفاداری خود به معشوق (یا خدا) تأکید دارد. او خود را نور سلاله رسول و بنده سایه خدا می‌داند و باور دارد که برای خدمت به جهانیان آفریده شده است. همچنین، به جایگاه والای خود در عالم هستی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات به‌کاررفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۴۹

ای کرده همه بدی به جایم
دریاب که شد ز جای پایم

نزد تو کجا برآید ای جان
گر من به طفیل تو برایم

انگشت نمای خلق گشتم
وز خود جلدی همی نمایم

مفزای تو در جفا که من خود
درکاهش خویش میفزایم

دل در کله تو گرچه پست است
روزی کلمات برگشایم

من نور سلاله رسولم
من بنده سایه خدایم

بهرامشه آنکه زیبد او را
گر گوید ز مه منم بجایم

جوزا کمر و زحل محلم
مه رایت و آفتاب رایم

حکمی است که تا جهان بپاید
از بهر جهانیان بپایم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.