هوش مصنوعی: شاعر در این متن از تجربه‌های عرفانی و روحانی خود سخن می‌گوید. او از تلاش‌های بی‌پایان خود برای درک حقیقت و رسیدن به معرفت الهی می‌گوید، اما احساس می‌کند که هرچه بیشتر تلاش می‌کند، کمتر به هدف خود نزدیک می‌شود. او از ناتوانی خود در درک کامل دریای معرفت و حیرت در برابر عظمت آن سخن می‌گوید و از این که نتوانسته به آنچه می‌خواسته برسد، اظهار تاسف می‌کند. در نهایت، او به این نتیجه می‌رسد که تنها با فنا شدن در ذات الهی می‌تواند به بقا و سعادت ابدی دست یابد.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌های زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۵۶۲

ازین دریا که غرق اوست جانم
برون جستم ولیکن در میانم

بسی رفتم درین دریا و گفتم
گشاده شد به دریا دیدگانم

چون نیکو باز جستم سر دریا
سر مویی ز دریا می ندانم

کسی کو روی این دریا بدید است
دهد خوش خوش نشانی هر زمانم

ولیکن آنکه در دریاست غرقه
ندانم تا دهد هرگز نشانم

چو چشمم نیست دریابین، چه مقصود
اگر من غرق این دریا بمانم

چو نابینای مادرزاد، کشتی
درین دریا همه بر خشک رانم

چو در دریا جنب می‌بایدم مرد
چنین لب خشک و تر دامن از آنم

کسی در آب حیوان تشنه میرد
چه گویند آخر آن کس را من آنم

دریغا کانچه می‌جستم ندیدم
وزین غم پر دریغا ماند جانم

ندارم یکشبه حاصل ولیکن
به انواع سخن گوهر فشانم

مرا از عالمی علم شکر به
که باشد یک شکر اندر دهانم

دلم کلی ز علم انکار بگرفت
کنون من در پی کار عیانم

اگر کاری عیان من نگردد
چو مرداری شوم در خاکدانم

اگر عطار را فانی بیابم
به بحر دولتش باقی رسانم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.