هوش مصنوعی: این متن شعری است که زیبایی و جمال یک شخص را با استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات زیبا توصیف می‌کند. شاعر از عناصر طبیعی مانند ماه، خورشید و ذرات برای بیان بی‌نظیر بودن جمال این شخص استفاده می‌کند و تأکید می‌کند که هیچ چیز در جهان قابل مقایسه با او نیست.
رده سنی: 15+ این متن شامل مفاهیم عمیق و استعاره‌های ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات فارسی و مفاهیم عرفانی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۳۳۱

مرد یک موی تو فلک نبود
محرم کوی تو ملک نبود

ماه دو هفته گرچه هست تمام
از جمال تو هفت یک نبود

چون جمال تو آشکار شود
همه باشی تو هیچ شک نبود

ملک حسن آفتاب روی تورا
با کسی نیز مشترک نبود

نتوان دید ذره‌ای رخ تو
تا دو عالم دو مردمک نبود

آنچه در ذره ذره هست از تو
در زمین نیست در فلک نبود

لیک چون ذره در تو محو شود
محو را ذره‌ای برک نبود!

زر خورشید ذره ذره شود
اگرش خال تو محک نبود

هیچکس را در آفرینش حق
در شکر این همه نمک نبود

سر زلفت به چین رسید از هند
هیچکس را چنین یزک نبود

گر خسک در ره من اندازی
چون تو اندازی آن خسک نبود

هرچه عطار در صفات تو گفت
بر محک جاودانش حک نبود
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.