هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و فداکاری شاعر به معشوق است. شاعر از درد فراق و جفای معشوق می‌گوید، اما با وجود این، عشق و وفاداری خود را حفظ می‌کند. او از تأثیرات عشق بر جان و دل خود سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده‌ی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۰۶

دل ز میان جان و دل قصد هوات می‌کند
جان به امید وصل تو عزم وفات می‌کند

گرچه ندید جان و دل از تو وفا به هیچ روی
بر سر صد هزار غم یاد جفات می‌کند

می‌نکند به صد قران ترک کلاه‌دار چرخ
آنچه میان عاشقان بند قبات می‌کند

خسرو یک سواره را بر رخ نطع نیلگون
لعل تو طرح می‌نهد روی تو مات می‌کند

جان و دلم به دلبری زیر و زبر همی کنی
وین تو نمی‌کنی بتا زلف دوتات می‌کند

خود تو چه آفتی که چرخ از پی گوشمال من
هر نفسی به داوری بر سر مات می‌کند

گرچه فرید، از جفا می‌نکند سزای تو
خط تو خود به دست خود با تو سزات می‌کند
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.