هوش مصنوعی: این متن شعری است که عشق و تأثیرات عمیق آن بر قلب و روح شاعر را توصیف می‌کند. شاعر از آرامش قبلی خود سخن می‌گوید که با آمدن عشق و غم آن، همه چیز دگرگون شده است. او از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر عقل و دل خود می‌گوید و این که عشق باعث شده تا همه چیز را از دست بدهد و در دریای احساسات غرق شود.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا بتواند به درستی درک شود.

غزل شمارهٔ ۲۲۶

عشق آمد و آتشی به دل در زد
تا دل به گزاف لاف دلبر زد

آسوده بدم نشسته در کنجی
کامد غم عشق و حلقه بر در زد

شاخ طربم ز بیخ و بن برکند
هر چیز که داشتم به هم بر زد

گفتند که سیم‌بر نگار است او
تا رویم از آرزوی او زر زد

طاوس رخش چو کرد یک جلوه
عقلم چو مگس دو دست بر سر زد

از چهرهٔ او دلم چو دریا شد
دریا دیدی که موج گوهر زد

عطار چو آتشین دل آمد زو
هر دم که زد از میان اخگر زد
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.