هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از معشوق خود به عنوان پادشاه عالم حسن یاد می‌کند و عشق و فداکاری خود را بیان می‌دارد. شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که هیچ کس نمی‌تواند به گناه معشوق برسد. همچنین، شاعر از عشق و فداکاری عاشقان و ناتوانی آن‌ها در رسیدن به معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم و اصطلاحات به کار رفته در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۱۴۳

ای مشک خطا خط سیاهت
خورشید درم خرید ماهت

هرگز به خطا خطی نیفتاد
سر سبزتر از خط سیاهت

در عالم حسن پادشاهی
جان همه عاشقان سپاهت

چون بنده شدند پادشاهانت
می‌نتوان خواند پادشاهت

گردان گردان سپهر سرکش
جویان جویان ز دیر گاهت

بر خاک از آن فتاد خورشید
تا ذره بود ز خاک راهت

چون چین قبا به هم درافتند
عشاق چو کژ نهی کلاهت

در عشق تو زهد چون توان کرد
چون کس نرسد به یک گناهت

بس آه که عاشقانت کردند
دل نرم نشد ز هیچ آهت

هرگز نرسد ور آن همه آه
درهم بندی به بارگاهت

آن دم که ز پرده رخ نمایی
صد فتنه نشسته در پناهت

وانگه که ز لب شکر گشایی
صد خوزستان زکات خواهت

گر تو شکری دهی به عطار
این صدقه فتد به جایگاهت
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.