هوش مصنوعی: 
                                این شعر عرفانی درباره عشق الهی و نیاز انسان به معشوق ازلی است. شاعر از سوزش عشق، فنای در محبوب، و امید به وصال میگوید. همچنین به تفاوت میان ظاهر و باطن، و اهمیت صبر و امید در مسیر عشق اشاره میکند.
                                
                                                                رده سنی: 
                                16+
                                مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین برخی اصطلاحات عرفانی نیاز به پیشزمینههای فکری دارد.
                            
                        شمارهٔ ۳۸۸
                                                                                                                                            
                                                                            ماییم و حضرت تو و صد سوز و صد نیاز
                                        
ای عشق چاره ساز جگرسوز جان گداز
                                                                                                                                                                                    
تو در غنای مطلق و ما در فنای محض
جانها در آرزوی تو، ای عشق چاره ساز
                                                                                                                                                                                    
گفتم که: سر ببازم بر آستان تو
گفتا که: هر چه بازی، می باز و کج مباز
                                                                                                                                                                                    
آن یار ظاهرست و در اعیان مقررست
در کسوت حقیقت و در صورت مجاز
                                                                                                                                                                                    
با ترس و بیم باش، که عشقست بت شکن
امیدوار باش، که وصلست دلنواز
                                                                                                                                                                                    
قومی ز شوق روی تو در لذت مدام
جمعی بجست و جوی تو در روزه و نماز
                                                                                                                                                                                    
کوتاه کرده ایم حکایت ز هر چه بود
اما بسان زلف تو گشت این سخن دراز
                                                                                                                                                                                    
با رنج گفت: رنج ندارم بهیچ روی
گفتند: سبز باشی و خوشبوی و سرفراز
                                                                                                                                                                                    
هر کس نیازمند کسی شد بصورتی
قاسم نیاز برد بدرگاه بی نیاز
                                                                                                                                    
                                                            ای عشق چاره ساز جگرسوز جان گداز
تو در غنای مطلق و ما در فنای محض
جانها در آرزوی تو، ای عشق چاره ساز
گفتم که: سر ببازم بر آستان تو
گفتا که: هر چه بازی، می باز و کج مباز
آن یار ظاهرست و در اعیان مقررست
در کسوت حقیقت و در صورت مجاز
با ترس و بیم باش، که عشقست بت شکن
امیدوار باش، که وصلست دلنواز
قومی ز شوق روی تو در لذت مدام
جمعی بجست و جوی تو در روزه و نماز
کوتاه کرده ایم حکایت ز هر چه بود
اما بسان زلف تو گشت این سخن دراز
با رنج گفت: رنج ندارم بهیچ روی
گفتند: سبز باشی و خوشبوی و سرفراز
هر کس نیازمند کسی شد بصورتی
قاسم نیاز برد بدرگاه بی نیاز
                                    وزن:  مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
                                
                                                                                        
                                    قالب:  غزل
                                
                                                                                        
                                    تعداد ابیات:  ۹                                
                            
                                                            
                            
                                                        
                            
                                این گوهر را بشنوید
                            
                            
                                                        این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
                            گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۸۷
                        
                    
                                                    
                        
                            گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۸۹
                        
                    
                                
            
                            نظرها و حاشیه ها
                        
                        
                        شما نخستین حاشیه را بنویسید.
                                                                     
                                         
                                         
                                         
                                         
                         
                        