هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که از حالات عاشقانه و سردرگمی‌های عاشق در فراق یار سخن می‌گوید. شاعر از گم‌شدن دل در زلف یار، مستی عقل از می عشق، و بی‌قراری دل بی‌قرار می‌سراید. همچنین، اشاره‌ای به ناپایداری دنیا و فتنه‌های آن دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند 'فتنه‌ی روزگار' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۴۳۵

تا دل سر زلف یار گم کرد
سر رشته اختیار گم کرد

دل در غم یار پر شود گم
بیچاره دلی که یار گم کرد

عقل از می عشق مست گردید
سرمایه اعتبار گم کرد

ای مرغ ز زیرکی مزن لاف
کان گل چو تو صد هزار گم کرد

در خاک مگر قرار یابد
هرکو دل بیقرار گم کرد

سرمایه روزگار اهلی
زان فتنه روزگار گم کرد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.