تو هم بنویس! مجموعه خودت رو بساز! افزودن مجموعه جدید

#شورفزا

ای گل نوروزی اسفندیان

رشک برد بر رخ تو گلسِتان


باغ و بهار از تو شود نوبهار

بر رخ تو شیفته صد گلعذار


باد صبا از قدمت مشک سا

عطرْ سِتان از قدمت پا به پا


نرگس سرمست بهاران تویی

شور و شر باغ و گلستان تویی


شورفزایی به کمال و جمال

گشته ز وصفت قلمم لالِ لال


کلک خیال از تو خیالاتی است

خیل خیال از تو مقالاتی است


وصف تو را پاک سرشتان نوشت

با قلمش سینه بهشتان نوشت


سینهء تو سینهء سیناستی

طور دوصد موسیِ والاستی


وام نمود از تو چو موسی عصا

بحرنورد آمد و دریاگشا


تا که خلیل از کرمت طرف بست

همچو گلی در دل آتش نشست


زاده مریم ز دمت جان گرفت

تا که لقب محییِ بیجان گرفت


سرمه کش چشم ملائک شدی

قفل گشای دل مالک شدی


غیر دعا نیست مرا دسترس

عزّ تو خواهم ز خدا هر نفس


آفت دی از رخ تو دور باد

جلوه گهت سبزه گهِ نور باد


تا که بهاران بُوَد و روزگار

خرّمیت غبطه گه نوبهار


آذر و اسفند و همه ماهِ سال

گرم بُوَد بر تو چو مهر وصال


سایهء تو بر سر ما بیش باد

مسند تو مفخر درویش باد


هر چه گُهر باشد اَیا شهریار

بر گهر پاک تو بادا نثار

این نوشته را بشنوید

این نوشته را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط نوشته با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.