عبارات مورد جستجو در ۲ گوهر پیدا شد:
مفاتیح الجنان : فضیلت و اعمال ماه مبارک رجب
اعمال شب بیست و هفتم ماه رجب (شب مبعث)
شب بیست و هفتم، شـب بعثـت پیامبر(صلی الله علیه وآله) و از شب های پربرکت است و در آن چند عمل مستحبّ است:
اوّل:
شیخ طوسی در کتاب «مصباح» فرموده: از حضرت جواد(علیه السلام) روایت شده: همانا در ماه رجب شبی است که از هر آنچه آفتاب بر آن می تابد بهتر است و آن، شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیامبر(صلی الله علیه وآله) به رسالت مبعوث شد. برای کسی که از شیعۀ ما عمل کننده در آن شب است، پاداش نیکوکاری شصت سال مقرّر است،
به محضر آن حضرت عرض شد: عمل در آن شب چیست؟ فرمود:
چون نماز عشا را خواندی و به بستر استراحت رفتی تا پیش از نیمه شب، هر ساعتی که خواستی از بستر برمی خیزی و دوازده رکعت نماز هر دو رکعت به یک سلام می خوانی، در هر رکعت «حمد» و سوره ای از سوره های کوچک مفصّل می خوانی و کوچک مفصّل از سوره «محمّد»(صلی الله علیه وآله) تا آخر قرآن است.
زمانی که از دوازده رکعت نماز فارغ شدی، در همان حال نشسته هر یک از سوره های «حمد» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» و «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» و «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ» و «إِنّا أَنْزَلْناهُ» و «آیت الکرسی» را «هفت مرتبه» بخوان و به دنبال همه آن ها این دعا را به بخوان:
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَمْ یتَّخِذْ وَلَداً، وَ لَمْ یکنْ لَهُ شَرِیک فِی الْمُلْک، وَ لَمْ یکنْ لَهُ وَلِی مِنَ الذُّلِّ وَ کبِّرْهُ تَکبِیراً. اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِمَعاقِدِ عِزِّک عَلَی أَرْکانِ عَرْشِک وَ مُنْتَهَی الرَّحْمَةِ مِنْ کتابِک، وَ بِاسْمِک الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ، وَ ذِکرِک الْأَعْلَی الْأَعْلَی الْأَعْلی، وَبِکلِماتِک التَّامَّاتِ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تَفْعَلَ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ.
سپس بخوان هر دعایی را که می خواهی؛ و نیز غسل در این شب مستحب است و نمازی که داود بن سرحان از امام صادق(علیه السلام) برای «شب نیمه رجب» روایت کرده و جزو اعمال شب نیمه ذکر شد در این شب نیز خوانده می شود.
دوّم:
زیارت حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) که برترین اعمال این شب می باشد؛ و بدان که ابوعبدالله محمّد بن بطوطه که یکی از دانشمندان اهل سنت است در ششصد سال پیش از این زمان [زمان نوشته شدن مفاتیح الجنان] می زیسته، در سفرنامه خود معروف به «رحله ابن بطوطه» در بیان ورودش از مکه معظّمه به نجف اشرف، روضه و قبر مبارک مولایمان امیرالمؤمنین(علیه السلام) را بیان کرده و گفته است همه ی اهل این شهر رافضی هستند، و برای این روضه مبارکه کراماتی ظاهر شده:
از جمله در شب بیست وهفتم ماه رجب که نامش نزد اهل آنجا «لیلة المحیا» [شب بیداری یا شب زندگانی] است، از عراقین [بصره و کوفه] و خراسان و شهرهای فارس و روم، افراد شل و مفلوج و زمین گیری را که حدود سی یا چهل نفر می شوند پس از عشا نزد ضریح مقدّس علی می آورند، آنگاه مردم اجتماع می کنند و به انتظار شفا یافتن و برخاستن آنان می مانند.
گروهی از اجتماع کنندگان نماز می خوانند و برخی ذکر می گویند و گروهی قرآن می خوانند و بعضی هم به تماشای روضه مبارکه مشغول می شوند تا آنکه نصف یا دوسوم از شب بگذرد، در این هنگام تمام مبتلایان و زمین گیران که محروم از حرکت بودند، از جای برمی خیزند درحالی که صحیح و تندرست اند و نقصی در آنان نیست و می گویند: «لَاإِلهَ إِلّا اللّه» (معبودی جز خدا نیست)، «مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ» (محمد فرستاده خداست)، «عَلِیُّ وَلِیُّ اللّه» (علی ولیّ خداست) و این امری است مشهور و معروف.
من گرچه آن شب را در آن روضه درک نکردم، ولی از مردمان مورد اطمینان که بر گفتارشان اعتماد داشتم شنیدم.
و همچنین در مدرسه ای که مهمانخانه آن حضرت است، سه نفر زمین گیر را که قدرت بر حرکت نداشتند دیدم، یکی از مردمان روم و دیگری از اهالی اصفهان و سومی از مردم خراسان بود، از هر سه پرسیدم، چگونه شما درمان نیافته و در اینجا مانده اید؟
گفتند: ما شب بیست وهفتم رجب را درک نکردیم، اینجا مانده ایم تا شب بیست وهفتم آینده برسد و شفای خود را بگیریم و به خاطر این شب، مردم زیادی از شهرها جمع می شوند و بازار بزرگی به مدّت ده روز برپا می گردد.
نویسنده گوید: مبادا این حکایت را دور از واقع بدانی، چه همانا معجزات و کراماتی که از این مَشاهد مشرّفه به ظهور رسیده و به حدّ تواتر نقل شده بسیار زیادتر از آن است که در شمار آید؛
و در ماه شوال گذشته [نسبت به زمان نوشتن این بخش از مفاتیح الجنان به وسیله نویسنده بزرگوارش مرحوم محدّث قمی(رحمة الله علیه)] سال هزار و سیصد و چهل وسه هجری قمری در حرم مطهّر حضرت ثامن الأئمة الهداة و ضامن الامّة العصاة مولانا ابو الحسن علی بن موسی الرضا(علیه السلام)، سه زن که هر سه به علت بیماری فلج و مانند آن زمین گیر بودند و درمانشان از توان پزشکان بیرون بود، شفا یافتند و این معجزه از آن قبر مطهّر بر همه واضح و آشکار شد، همچون نمودار شدن خورشید در آسمان صاف و بی ابر و باز شدن دروازه نجف به روی عرب های بادیه نشین؛
و شفا یافتن این سه زن به اندازه ای روشن بود که برای مردم بیان شد و دکترهایی که از بیماری آنان آگاه بودند، با اینکه در امر مداوای آنان دقت بسیار داشتند، شفا یافتن معجزه گونه آنان را تصدیق کردند و بعضی از آن ها تصدیق خود را بر شفای آنان به صورت نوشته اعلام داشتند و اگر ملاحظه اختصار و عدم مناسبت محل نبود، داستان آن ها را به به صورت مشروح بیان می کردم.
وَلَقَدْ أَجادَ شَیْخُنا الْحُرُّ الْعامِلی فی أُرْجُوزَتِهِ (چه زیبا سروده شیخ ما شیخ حرّ عاملی در قصیده اش):
وَما بَدا مِنْ بَرَکاتِ مَشْهَدِه
فِی کلِّ یوْمٍ أَمْسُهُ مِثْلُ غَدِه
و آنچه از برکات بارگاهش در همه روز نمایان شده
دیروزش مانند فردایش می باشد
وَکشِفا الْعَمی وَالْمَرضی بِهِ
إِجابَةُ الدُّعاءِ فِی أَعْتابِهِ
و مانند شفای کور و بیماران به سبب عنایتش
اجابت دعا در آستانش می باشد
سوم:
شیخ کفعمی در کتاب «بلد الامین» فرموده است: شب مبعث این دعا را بخوان:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِالتَّجَلِّی الْأَعْظَمِ فِی هذِهِ اللَّیلَةِ مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ، وَالْمُرْسَلِ الْمُکرَّمِ، أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تَغْفِرَ لَنا مَا أَنْتَ بِهِ مِنَّا أَعْلَمُ، یا مَنْ یعْلَمُ وَ لَا نَعْلَمُ.
اللّهُمَّ بارِک لَنا فِی لَیلَتِنا هذِهِ الَّتِی بِشَرَفِ الرِّسالَةِ فَضَّلْتَها، وَبِکرامَتِک أَجْلَلْتَها، وَبِالْمَحَلِّ الشَّرِیفِ أَحْلَلْتَها.
اللّهُمَّ فَإِنّا نَسْأَلُک بِالْمَبْعَثِ الشَّرِیفِ، وَالسَّیدِ اللَّطِیفِ، وَالْعُنْصُرِ الْعَفِیفِ، أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تَجْعَلَ أَعْمالَنا فِی هذِهِ اللَّیلَةِ وَ فِی سائِرِ اللَّیالِی مَقْبُولَةً، وَ ذُنُوبَنا مَغْفُورَةً، وَ حَسَناتِنا مَشْکورَةً، وَ سَیئاتِنا مَسْتُورَةً، وَ قُلُوبَنا بِحُسْنِ الْقَوْلِ مَسْرُورَةً، وَ أَرْزاقَنا مِنْ لَدُنْک بِالْیسْرِ مَدْرُورَةً.
اللّهُمَّ إِنَّک تَری وَ لَا تُری، وَ أَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلی، وَ إِنَّ إِلَیک الرُّجْعی وَالْمُنْتَهی، وَ إِنَّ لَک الْمَماتَ وَالْمَحْیا، وَ إِنَّ لَک الْآخِرَةَ وَالْأُولی؛
اللّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِک أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزی، وَ أَنْ نَأْتِی مَا عَنْهُ تَنْهی.
اللّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُک الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِک، وَ نَسْتَعِیذُ بِک مِنَ النَّارِ فَأَعِذْنا مِنْها بِقُدْرَتِک، وَ نَسْأَلُک مِنَ الْحُورِ الْعِینِ فَارْزُقْنا بِعِزَّتِک، وَاجْعَلْ أَوْسَعَ أَرْزاقِنا عِنْدَ کبَرِ سِنِّنا، وَ أَحْسَنَ أَعْمالِنا عِنْدَ اقْتِرابِ آجالِنا، وَ أَطِلْ فِی طاعَتِک، وَ ما یقَرِّبُ إِلَیک، وَیحْظِی عِنْدَک، وَیزْ لِفُ لَدَیک أَعْمارَنا، وَ أَحْسِنْ فِی جَمِیعِ أَحْوالِنا و َأُمُورِنا مَعْرِفَتَنا،وَ لَا تَکلْنا إِلی أَحَدٍ مِنْ خَلْقِک فَیمُنَّ عَلَینا، وَ تَفَضَّلْ عَلَینا بِجَمِیعِ حَوائِجِنا لِلدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، وَابْدَأْ بِآبائِنا وَ أَبْنائِنا وَجَمِیعِ إِخْوانِنَا الْمُؤْمِنِینَ فِی جَمِیعِ مَا سَأَلْناک لِأَ نْفُسِنا یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ؛
اللّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُک بِاسْمِک الْعَظِیمِ، وَ مُلْکک الْقَدِیمِ، أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَغْفِرَ لَنَا الذَّنْبَ الْعَظِیمَ، إِنَّهُ لَایغْفِرُ الْعَظِیمَ إِلّا الْعَظِیمُ.
اللّهُمَّ وَ هذا رَجَبٌ الْمُکرَّمُ الَّذِی أَکرَمْتَنا بِهِ أَوَّلُ أَشْهُرِ الْحُرُمِ، أَکرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَینِ الْأُمَمِ، فَلَک الْحَمْدُ یا ذَا الْجُودِ وَالْکرَمِ، فَأَسْأَلُک بِهِ وَبِاسْمِک الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ، الْأَجَلِّ الْأَکرَمِ الَّذِی خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فِی ظِلِّک فَلا یخْرُجُ مِنْک إِلی غَیرِک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیتِهِ الطَّاهِرِینَ، وَ أَنْ تَجْعَلَنا مِنَ الْعامِلِینَ فِیهِ بِطاعَتِک، وَالْآمِلِینَ فِیهِ لِشَفاعَتِک.
اللّهُمَّ اهْدِنا إِلَی سَواءِ السَّبِیلِ، وَاجْعَلْ مَقِیلَنا عِنْدَک خَیرَ مَقِیلٍ، فِی ظِلٍّ ظَلِیلٍ، وَ مُلْک جَزِیلٍ، فَإِنَّک حَسْبُنا وَ نِعْمَ الْوَکیلُ.
اللّهُمَّ اقْلِبْنا مُفْلِحِینَ مُنْجِحِینَ غَیرَ مَغْضُوبٍ عَلَینا وَ لَا ضَالِّینَ بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِعَزائِمِ مَغْفِرَتِک، وَبِواجِبِ رَحْمَتِک، السَّلامَةَ مِنْ کلِّ إِثْمٍ، وَالْغَنِیمَةَ مِنْ کلِّ بِرٍّ، وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ، وَالنَّجاةَ مِنَ النَّارِ؛
اللّهُمَّ دَعاک الدَّاعُونَ وَ دَعَوْتُک، وَ سَأَلَک السَّائِلُونَ وَ سَأَلْتُک، وَ طَلَبَ إِلَیک الطَّالِبُونَ وَ طَلَبْتُ إِلَیک.
اللّهُمَّ أَنْتَ الثِّقَةُ وَالرَّجاءُ، وَ إِلَیک مُنْتَهَی الرَّغْبَةِ فِی الدُّعاءِ.
اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَاجْعَلِ الْیقِینَ فِی قَلْبِی، وَالنُّورَ فِی بَصَرِی، وَالنَّصِیحَةَ فِی صَدْرِی، وَ ذِکرَک بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ عَلَی لِسانِی، وَ رِزْقاً واسِعاً غَیرَ مَمْنُونٍ وَ لَا مَحْظُورٍ فَارْزُقْنِی، وَبارِک لِی فِیما رَزَقْتَنِی، وَاجْعَلْ غِنای فِی نَفْسِی، وَ رَغْبَتِی فِیما عِنْدَک، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
پس به سجده برو و بگو:
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی هَدانا لِمَعْرِفَتِهِ، وَخَصَّنا بِوِلایتِهِ، وَ وَفَّقَنا لِطاعَتِهِ، شُکراً شُکراً (تا صد مرتبه)
پس سر از سجده بردار و بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی قَصَدْتُک بِحاجَتِی، وَاعْتَمَدْتُ عَلَیک بِمَسْأَلَتِی، وَ تَوَجَّهْتُ إِلَیک بِأَئِمَّتِی وَ سادَتِی. اللّهُمَّ انْفَعْنا بِحُبِّهِمْ، وَ أَوْرِدْنا مَوْرِدَهُمْ، وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُمْ، وَ أَدْخِلْنَا الْجَنَّةَ فِی زُمْرَتِهِمْ بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
این دعا را سید ابن طاووس برای«روز مبعث» ذکر فرموده.
اوّل:
شیخ طوسی در کتاب «مصباح» فرموده: از حضرت جواد(علیه السلام) روایت شده: همانا در ماه رجب شبی است که از هر آنچه آفتاب بر آن می تابد بهتر است و آن، شب بیست و هفتم رجب است که در صبح آن پیامبر(صلی الله علیه وآله) به رسالت مبعوث شد. برای کسی که از شیعۀ ما عمل کننده در آن شب است، پاداش نیکوکاری شصت سال مقرّر است،
به محضر آن حضرت عرض شد: عمل در آن شب چیست؟ فرمود:
چون نماز عشا را خواندی و به بستر استراحت رفتی تا پیش از نیمه شب، هر ساعتی که خواستی از بستر برمی خیزی و دوازده رکعت نماز هر دو رکعت به یک سلام می خوانی، در هر رکعت «حمد» و سوره ای از سوره های کوچک مفصّل می خوانی و کوچک مفصّل از سوره «محمّد»(صلی الله علیه وآله) تا آخر قرآن است.
زمانی که از دوازده رکعت نماز فارغ شدی، در همان حال نشسته هر یک از سوره های «حمد» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» و «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ» و «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» و «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ» و «إِنّا أَنْزَلْناهُ» و «آیت الکرسی» را «هفت مرتبه» بخوان و به دنبال همه آن ها این دعا را به بخوان:
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَمْ یتَّخِذْ وَلَداً، وَ لَمْ یکنْ لَهُ شَرِیک فِی الْمُلْک، وَ لَمْ یکنْ لَهُ وَلِی مِنَ الذُّلِّ وَ کبِّرْهُ تَکبِیراً. اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِمَعاقِدِ عِزِّک عَلَی أَرْکانِ عَرْشِک وَ مُنْتَهَی الرَّحْمَةِ مِنْ کتابِک، وَ بِاسْمِک الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ، وَ ذِکرِک الْأَعْلَی الْأَعْلَی الْأَعْلی، وَبِکلِماتِک التَّامَّاتِ أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تَفْعَلَ بِی مَا أَنْتَ أَهْلُهُ.
سپس بخوان هر دعایی را که می خواهی؛ و نیز غسل در این شب مستحب است و نمازی که داود بن سرحان از امام صادق(علیه السلام) برای «شب نیمه رجب» روایت کرده و جزو اعمال شب نیمه ذکر شد در این شب نیز خوانده می شود.
دوّم:
زیارت حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) که برترین اعمال این شب می باشد؛ و بدان که ابوعبدالله محمّد بن بطوطه که یکی از دانشمندان اهل سنت است در ششصد سال پیش از این زمان [زمان نوشته شدن مفاتیح الجنان] می زیسته، در سفرنامه خود معروف به «رحله ابن بطوطه» در بیان ورودش از مکه معظّمه به نجف اشرف، روضه و قبر مبارک مولایمان امیرالمؤمنین(علیه السلام) را بیان کرده و گفته است همه ی اهل این شهر رافضی هستند، و برای این روضه مبارکه کراماتی ظاهر شده:
از جمله در شب بیست وهفتم ماه رجب که نامش نزد اهل آنجا «لیلة المحیا» [شب بیداری یا شب زندگانی] است، از عراقین [بصره و کوفه] و خراسان و شهرهای فارس و روم، افراد شل و مفلوج و زمین گیری را که حدود سی یا چهل نفر می شوند پس از عشا نزد ضریح مقدّس علی می آورند، آنگاه مردم اجتماع می کنند و به انتظار شفا یافتن و برخاستن آنان می مانند.
گروهی از اجتماع کنندگان نماز می خوانند و برخی ذکر می گویند و گروهی قرآن می خوانند و بعضی هم به تماشای روضه مبارکه مشغول می شوند تا آنکه نصف یا دوسوم از شب بگذرد، در این هنگام تمام مبتلایان و زمین گیران که محروم از حرکت بودند، از جای برمی خیزند درحالی که صحیح و تندرست اند و نقصی در آنان نیست و می گویند: «لَاإِلهَ إِلّا اللّه» (معبودی جز خدا نیست)، «مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ» (محمد فرستاده خداست)، «عَلِیُّ وَلِیُّ اللّه» (علی ولیّ خداست) و این امری است مشهور و معروف.
من گرچه آن شب را در آن روضه درک نکردم، ولی از مردمان مورد اطمینان که بر گفتارشان اعتماد داشتم شنیدم.
و همچنین در مدرسه ای که مهمانخانه آن حضرت است، سه نفر زمین گیر را که قدرت بر حرکت نداشتند دیدم، یکی از مردمان روم و دیگری از اهالی اصفهان و سومی از مردم خراسان بود، از هر سه پرسیدم، چگونه شما درمان نیافته و در اینجا مانده اید؟
گفتند: ما شب بیست وهفتم رجب را درک نکردیم، اینجا مانده ایم تا شب بیست وهفتم آینده برسد و شفای خود را بگیریم و به خاطر این شب، مردم زیادی از شهرها جمع می شوند و بازار بزرگی به مدّت ده روز برپا می گردد.
نویسنده گوید: مبادا این حکایت را دور از واقع بدانی، چه همانا معجزات و کراماتی که از این مَشاهد مشرّفه به ظهور رسیده و به حدّ تواتر نقل شده بسیار زیادتر از آن است که در شمار آید؛
و در ماه شوال گذشته [نسبت به زمان نوشتن این بخش از مفاتیح الجنان به وسیله نویسنده بزرگوارش مرحوم محدّث قمی(رحمة الله علیه)] سال هزار و سیصد و چهل وسه هجری قمری در حرم مطهّر حضرت ثامن الأئمة الهداة و ضامن الامّة العصاة مولانا ابو الحسن علی بن موسی الرضا(علیه السلام)، سه زن که هر سه به علت بیماری فلج و مانند آن زمین گیر بودند و درمانشان از توان پزشکان بیرون بود، شفا یافتند و این معجزه از آن قبر مطهّر بر همه واضح و آشکار شد، همچون نمودار شدن خورشید در آسمان صاف و بی ابر و باز شدن دروازه نجف به روی عرب های بادیه نشین؛
و شفا یافتن این سه زن به اندازه ای روشن بود که برای مردم بیان شد و دکترهایی که از بیماری آنان آگاه بودند، با اینکه در امر مداوای آنان دقت بسیار داشتند، شفا یافتن معجزه گونه آنان را تصدیق کردند و بعضی از آن ها تصدیق خود را بر شفای آنان به صورت نوشته اعلام داشتند و اگر ملاحظه اختصار و عدم مناسبت محل نبود، داستان آن ها را به به صورت مشروح بیان می کردم.
وَلَقَدْ أَجادَ شَیْخُنا الْحُرُّ الْعامِلی فی أُرْجُوزَتِهِ (چه زیبا سروده شیخ ما شیخ حرّ عاملی در قصیده اش):
وَما بَدا مِنْ بَرَکاتِ مَشْهَدِه
فِی کلِّ یوْمٍ أَمْسُهُ مِثْلُ غَدِه
و آنچه از برکات بارگاهش در همه روز نمایان شده
دیروزش مانند فردایش می باشد
وَکشِفا الْعَمی وَالْمَرضی بِهِ
إِجابَةُ الدُّعاءِ فِی أَعْتابِهِ
و مانند شفای کور و بیماران به سبب عنایتش
اجابت دعا در آستانش می باشد
سوم:
شیخ کفعمی در کتاب «بلد الامین» فرموده است: شب مبعث این دعا را بخوان:
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِالتَّجَلِّی الْأَعْظَمِ فِی هذِهِ اللَّیلَةِ مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ، وَالْمُرْسَلِ الْمُکرَّمِ، أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تَغْفِرَ لَنا مَا أَنْتَ بِهِ مِنَّا أَعْلَمُ، یا مَنْ یعْلَمُ وَ لَا نَعْلَمُ.
اللّهُمَّ بارِک لَنا فِی لَیلَتِنا هذِهِ الَّتِی بِشَرَفِ الرِّسالَةِ فَضَّلْتَها، وَبِکرامَتِک أَجْلَلْتَها، وَبِالْمَحَلِّ الشَّرِیفِ أَحْلَلْتَها.
اللّهُمَّ فَإِنّا نَسْأَلُک بِالْمَبْعَثِ الشَّرِیفِ، وَالسَّیدِ اللَّطِیفِ، وَالْعُنْصُرِ الْعَفِیفِ، أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَنْ تَجْعَلَ أَعْمالَنا فِی هذِهِ اللَّیلَةِ وَ فِی سائِرِ اللَّیالِی مَقْبُولَةً، وَ ذُنُوبَنا مَغْفُورَةً، وَ حَسَناتِنا مَشْکورَةً، وَ سَیئاتِنا مَسْتُورَةً، وَ قُلُوبَنا بِحُسْنِ الْقَوْلِ مَسْرُورَةً، وَ أَرْزاقَنا مِنْ لَدُنْک بِالْیسْرِ مَدْرُورَةً.
اللّهُمَّ إِنَّک تَری وَ لَا تُری، وَ أَنْتَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلی، وَ إِنَّ إِلَیک الرُّجْعی وَالْمُنْتَهی، وَ إِنَّ لَک الْمَماتَ وَالْمَحْیا، وَ إِنَّ لَک الْآخِرَةَ وَالْأُولی؛
اللّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِک أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزی، وَ أَنْ نَأْتِی مَا عَنْهُ تَنْهی.
اللّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُک الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِک، وَ نَسْتَعِیذُ بِک مِنَ النَّارِ فَأَعِذْنا مِنْها بِقُدْرَتِک، وَ نَسْأَلُک مِنَ الْحُورِ الْعِینِ فَارْزُقْنا بِعِزَّتِک، وَاجْعَلْ أَوْسَعَ أَرْزاقِنا عِنْدَ کبَرِ سِنِّنا، وَ أَحْسَنَ أَعْمالِنا عِنْدَ اقْتِرابِ آجالِنا، وَ أَطِلْ فِی طاعَتِک، وَ ما یقَرِّبُ إِلَیک، وَیحْظِی عِنْدَک، وَیزْ لِفُ لَدَیک أَعْمارَنا، وَ أَحْسِنْ فِی جَمِیعِ أَحْوالِنا و َأُمُورِنا مَعْرِفَتَنا،وَ لَا تَکلْنا إِلی أَحَدٍ مِنْ خَلْقِک فَیمُنَّ عَلَینا، وَ تَفَضَّلْ عَلَینا بِجَمِیعِ حَوائِجِنا لِلدُّنْیا وَالْآخِرَةِ، وَابْدَأْ بِآبائِنا وَ أَبْنائِنا وَجَمِیعِ إِخْوانِنَا الْمُؤْمِنِینَ فِی جَمِیعِ مَا سَأَلْناک لِأَ نْفُسِنا یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ؛
اللّهُمَّ إِنَّا نَسْأَلُک بِاسْمِک الْعَظِیمِ، وَ مُلْکک الْقَدِیمِ، أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَغْفِرَ لَنَا الذَّنْبَ الْعَظِیمَ، إِنَّهُ لَایغْفِرُ الْعَظِیمَ إِلّا الْعَظِیمُ.
اللّهُمَّ وَ هذا رَجَبٌ الْمُکرَّمُ الَّذِی أَکرَمْتَنا بِهِ أَوَّلُ أَشْهُرِ الْحُرُمِ، أَکرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَینِ الْأُمَمِ، فَلَک الْحَمْدُ یا ذَا الْجُودِ وَالْکرَمِ، فَأَسْأَلُک بِهِ وَبِاسْمِک الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ، الْأَجَلِّ الْأَکرَمِ الَّذِی خَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ فِی ظِلِّک فَلا یخْرُجُ مِنْک إِلی غَیرِک أَنْ تُصَلِّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیتِهِ الطَّاهِرِینَ، وَ أَنْ تَجْعَلَنا مِنَ الْعامِلِینَ فِیهِ بِطاعَتِک، وَالْآمِلِینَ فِیهِ لِشَفاعَتِک.
اللّهُمَّ اهْدِنا إِلَی سَواءِ السَّبِیلِ، وَاجْعَلْ مَقِیلَنا عِنْدَک خَیرَ مَقِیلٍ، فِی ظِلٍّ ظَلِیلٍ، وَ مُلْک جَزِیلٍ، فَإِنَّک حَسْبُنا وَ نِعْمَ الْوَکیلُ.
اللّهُمَّ اقْلِبْنا مُفْلِحِینَ مُنْجِحِینَ غَیرَ مَغْضُوبٍ عَلَینا وَ لَا ضَالِّینَ بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِعَزائِمِ مَغْفِرَتِک، وَبِواجِبِ رَحْمَتِک، السَّلامَةَ مِنْ کلِّ إِثْمٍ، وَالْغَنِیمَةَ مِنْ کلِّ بِرٍّ، وَالْفَوْزَ بِالْجَنَّةِ، وَالنَّجاةَ مِنَ النَّارِ؛
اللّهُمَّ دَعاک الدَّاعُونَ وَ دَعَوْتُک، وَ سَأَلَک السَّائِلُونَ وَ سَأَلْتُک، وَ طَلَبَ إِلَیک الطَّالِبُونَ وَ طَلَبْتُ إِلَیک.
اللّهُمَّ أَنْتَ الثِّقَةُ وَالرَّجاءُ، وَ إِلَیک مُنْتَهَی الرَّغْبَةِ فِی الدُّعاءِ.
اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَاجْعَلِ الْیقِینَ فِی قَلْبِی، وَالنُّورَ فِی بَصَرِی، وَالنَّصِیحَةَ فِی صَدْرِی، وَ ذِکرَک بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ عَلَی لِسانِی، وَ رِزْقاً واسِعاً غَیرَ مَمْنُونٍ وَ لَا مَحْظُورٍ فَارْزُقْنِی، وَبارِک لِی فِیما رَزَقْتَنِی، وَاجْعَلْ غِنای فِی نَفْسِی، وَ رَغْبَتِی فِیما عِنْدَک، بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
پس به سجده برو و بگو:
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی هَدانا لِمَعْرِفَتِهِ، وَخَصَّنا بِوِلایتِهِ، وَ وَفَّقَنا لِطاعَتِهِ، شُکراً شُکراً (تا صد مرتبه)
پس سر از سجده بردار و بگو:
اللّهُمَّ إِنِّی قَصَدْتُک بِحاجَتِی، وَاعْتَمَدْتُ عَلَیک بِمَسْأَلَتِی، وَ تَوَجَّهْتُ إِلَیک بِأَئِمَّتِی وَ سادَتِی. اللّهُمَّ انْفَعْنا بِحُبِّهِمْ، وَ أَوْرِدْنا مَوْرِدَهُمْ، وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُمْ، وَ أَدْخِلْنَا الْجَنَّةَ فِی زُمْرَتِهِمْ بِرَحْمَتِک یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
این دعا را سید ابن طاووس برای«روز مبعث» ذکر فرموده.
مفاتیح الجنان : زیارت امام على نقى و امام حسن عسکرى (ع)
سید محمد فرزند حضرت امام على نقى (ع)
امام زاده سید محمّد، فرزند حضرت هادی(علیه السلام) را در نزدیکی قریه بلد، یک منزلی سامره، مزاری است مشهور و به جلالت مقام و بروز کرامات معروف، عموم مردم به زیارتش مشرّف می شوند و نذرها و هدایای بسیار به آنجا می برند و حاجات می طلبند و تمامی اعراب آن حدود، از او بیم دارند و حساب می برند.
کرامات بسیار از آن بزرگوار نقل شده که این مختصر جای بیانش نیست و در جلالت آن جناب بس است که قابلیت و صلاحیت مقام امامت داشت و فرزند بزرگ تر حضرت هادی(علیه السلام) بود و حضرت عسکری(علیه السلام) در مرگ او گریبان چاک زد!
شیخ ما ثقة الاسلام نوری اعتقاد عظیمی به زیارت آن بزرگوار داشته و در تعمیر بقعه و ضریح مبارکش کوشش کرده است و صورت کتیبه ای که بر ضریح شریفش نوشته چنین است:
هذا مَرقَدُ السَّیّدُ الجَلیلِ، أبی جَعفَر، مُحَمَّد بنِ الإِمامِ أبِی الحَسَنِ، عَلی الهادی عَلَیهِ السَّلام، عَظیمِ الشَّأنِ، جَلیلِ القَدرِ، و کانَتِ الشّیعَةُ تَزعُمُ أَنَّهُ الإمامُ بَعدَ أبیهِ عَلَیهِ السلام، فَلما تُوفی، نَصَّ أبُوهُ عَلی أخیهِ أبی مُحَمَّدٍ الّزکی عَلَیهِ السَّلامُ، و قالَ لَهُ: أَحْدِثْ للِه شُکْرَاً، فَقَدْ أَحْدَثَ فیکَ أمرًا. خَلَّفَهُ أبُوهُ فی المَدینَةِ طِفلاً، وَ قَدِمَ عَلَیهِ فی سامِراء مُشْتَدْاً، وَ نَهَضَ إلی الُّرجُوع إلَی الحجازِ، وَ لَمّا بَلَغَ بَلَدَ عَلی تسعَةِ فَراسِخَ، مَرِضَ و تُوُفّی، وَ مَشهَدُهُ هُناکَ وَ لَمَّا تُوُفیَ، شَقَّ أبُو مُحَمَّدٍ عَلَیهِ ثَوبَهُ، وَ قالَ فی جَوابِ مَن عابَهُ عَلَیهِ: قَد شَقَّ موسی عَلی أخیهِ هارون، و کانَت وَفاتُهُ فی حُدُودِ اثْنَینِ و خَمسینَ بَعدَ المِائَتَینِ.
این آرامگاه سید بزرگوار ابی جعفر محمد فرزند امام ابی الحسن علی هادی (درود بر او) است، وی را مقامی بزرگ و منزلتی والا است، شیعه گمان می کرده او پس از پدرش (درود بر او) امام می باشد، زمانی که از دنیا رفت، پدر او بر امامت برادرش ابی محمد زکی (درود بر او) تصریح کرد و به او فرمود: برای خدا شکری تازه کن که دستورش را درباره تو تازه کرد، پدرش او را درحالی که کودک بود، در مدینه گذاشت و او پس از اینکه جوانی برومند شد در سامرّا به حضور پدر رسید، آنگاه تصمیم به بازگشت به حجاز گرفت، زمانی که به منطقه «بلد» در نُه فرسنگی سامرا رسید بیمار شد و از دنیا رفت و زیارتگاهش در همان جاست، همین که وفات یافت ابو محمد برای او گریبان چاک کرد و در پاسخ کسانی که بر او عیب گرفتند فرمود: موسی هم برای برادرش هارون گریبان چاک زد و سال وفاتش در حدود دویست و پنجاه ودو بود.
کرامات بسیار از آن بزرگوار نقل شده که این مختصر جای بیانش نیست و در جلالت آن جناب بس است که قابلیت و صلاحیت مقام امامت داشت و فرزند بزرگ تر حضرت هادی(علیه السلام) بود و حضرت عسکری(علیه السلام) در مرگ او گریبان چاک زد!
شیخ ما ثقة الاسلام نوری اعتقاد عظیمی به زیارت آن بزرگوار داشته و در تعمیر بقعه و ضریح مبارکش کوشش کرده است و صورت کتیبه ای که بر ضریح شریفش نوشته چنین است:
هذا مَرقَدُ السَّیّدُ الجَلیلِ، أبی جَعفَر، مُحَمَّد بنِ الإِمامِ أبِی الحَسَنِ، عَلی الهادی عَلَیهِ السَّلام، عَظیمِ الشَّأنِ، جَلیلِ القَدرِ، و کانَتِ الشّیعَةُ تَزعُمُ أَنَّهُ الإمامُ بَعدَ أبیهِ عَلَیهِ السلام، فَلما تُوفی، نَصَّ أبُوهُ عَلی أخیهِ أبی مُحَمَّدٍ الّزکی عَلَیهِ السَّلامُ، و قالَ لَهُ: أَحْدِثْ للِه شُکْرَاً، فَقَدْ أَحْدَثَ فیکَ أمرًا. خَلَّفَهُ أبُوهُ فی المَدینَةِ طِفلاً، وَ قَدِمَ عَلَیهِ فی سامِراء مُشْتَدْاً، وَ نَهَضَ إلی الُّرجُوع إلَی الحجازِ، وَ لَمّا بَلَغَ بَلَدَ عَلی تسعَةِ فَراسِخَ، مَرِضَ و تُوُفّی، وَ مَشهَدُهُ هُناکَ وَ لَمَّا تُوُفیَ، شَقَّ أبُو مُحَمَّدٍ عَلَیهِ ثَوبَهُ، وَ قالَ فی جَوابِ مَن عابَهُ عَلَیهِ: قَد شَقَّ موسی عَلی أخیهِ هارون، و کانَت وَفاتُهُ فی حُدُودِ اثْنَینِ و خَمسینَ بَعدَ المِائَتَینِ.
این آرامگاه سید بزرگوار ابی جعفر محمد فرزند امام ابی الحسن علی هادی (درود بر او) است، وی را مقامی بزرگ و منزلتی والا است، شیعه گمان می کرده او پس از پدرش (درود بر او) امام می باشد، زمانی که از دنیا رفت، پدر او بر امامت برادرش ابی محمد زکی (درود بر او) تصریح کرد و به او فرمود: برای خدا شکری تازه کن که دستورش را درباره تو تازه کرد، پدرش او را درحالی که کودک بود، در مدینه گذاشت و او پس از اینکه جوانی برومند شد در سامرّا به حضور پدر رسید، آنگاه تصمیم به بازگشت به حجاز گرفت، زمانی که به منطقه «بلد» در نُه فرسنگی سامرا رسید بیمار شد و از دنیا رفت و زیارتگاهش در همان جاست، همین که وفات یافت ابو محمد برای او گریبان چاک کرد و در پاسخ کسانی که بر او عیب گرفتند فرمود: موسی هم برای برادرش هارون گریبان چاک زد و سال وفاتش در حدود دویست و پنجاه ودو بود.