عبارات مورد جستجو در ۲۴۳۴۸ گوهر پیدا شد:
اهلی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۱۰۴
بگذر ز بزرگی که بود مایه آزار
زشت است ز یوسف صفتان شیوه گرگی
خاشاک ضعیف از تبر غم نخورد زخم
شد زیر تبر کنده هیزم ز بزرگی
اهلی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۱۰۷
دولت و محنت عالم گذران است همه
گر بدولت برسی محنت درویش مجوی
کامیاب از دو جهان گر کندت بخت بلند
کام دلها طلب و کام دم خویش مجوی
اهلی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۱۰۸
از نفس توسن خود ایمن مشو گر او را
بر آخور ریاضت صد سال بسته باشی
در وقت خشم و شهوت با اینهمه ریاضت
زنجیر بگسلاند در فحش بی تحاشی
اهلی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۱۱۲
مکن شهوت که بی مغزی است هرچند
که گرد شاهدان نغز گردی
شد آب پشت و مغز مهره توست
چو شهوت پرکنی بی مغز گردی
اهلی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۱۱۵
مجرد باش چون مردان بعالم
مکن میل زنان گر مرد کاری
چو با زن جفت گشتی بر حذر باش
که در سوراخ مار انگشت داری
اهلی شیرازی : قطعات
شمارهٔ ۱۱۶
گر آدمی صفتی از حدیث خود بگذر
که کار دیو بود گفتگوی خود بینی
چنان بزی که گر آیینه پیش رو داری
جمال دوست به بینی نه روی خود بینی
اهلی شیرازی : تواریخ
شماره ۳ - تاریخ وفات خواجه لطف الله دارالضربی
خواجه لطف الله دارالضربی آن کام کرم
کز مروت بر رخ ارباب حاجت در نبست
بسکه بودش لطف اگر تعریف او پرسد کسی
جان محضی از پی تاریخ گوید هر که هست
اهلی شیرازی : تواریخ
شماره ۶ - تاریخ وفات سلطان خلیل
مکن تکیه بر مسند عمر فانی
که سر رشته عمر بر بیوفایی است
نگه کن بسلطان خلیل سرافراز
که چون غرقه در خون ز تیغ جدایی است
بفرمان شاهی فدا کرد جان را
که فرمان شاهی چو حکم خدایی است
فدایی صفت رفت و هست این گواهش
که تاریخ سلطان خلیل فدایی است
اهلی شیرازی : تواریخ
شماره ۱۲ - تاریخ وفات شاه ملا
رفت آخر از جهان آن نیکنام
کز مروت تخم احسان می فشاند
سال تاریخش چو جستم عقل گفت
شاه ملا مرد و نام نیک ماند
اهلی شیرازی : تواریخ
شماره ۱۵ - تاریخ وفات سید نظام الدین
نظامی نیست دنیا را دلا از عهد او بگسل
منه بر کار دنیا دل که دنیا بی ثبات آمد
چرا سید نظام الدین محمد رفت از عالم
چرا آن چشمه آب بقاسیر از حیات آمد
چه حاجت وصف آنسید همین تعریف حالش بس
که فخر آل طه سال تاریخ وفات آمد
اهلی شیرازی : تواریخ
شماره ۱۶ - تاریخ وفات یادگار محمود
رفت آخر از جهان میر اجل
آنکه دایم لطف و احسان مینمود
یادگارش نام و محمودش لقب
صاحب تمکین و لطف و خلق وجود
سال تاریخش چو جستم عقل گفت
یادگار عاقبت محمود بود
اهلی شیرازی : تواریخ
شماره ۲۴ - تاریخ وفات خواجه بسحاق
خواجه بسحاق پیر صاحبدل
بود شمعی درین کهن فانوس
شد اسیر اجل که مردن را
نکند چاره عقل جالینوس
رفت مردانه آخر از عالم
زانکه زد سالها بمردی کوس
همه گویند بهر تاریخش
مرد مردانه پیر با ناموس
اهلی شیرازی : تواریخ
شماره ۲۵ - تاریخ وفات پدر
پدر صالحم نهالی بود
که اجل برفکند از بیخش
این گواه صلاح اوست که هست
صالح حق پرست تاریخش
اهلی شیرازی : تواریخ
شماره ۴۶ - تاریخ شاه منصور
شاه منصور آن سعادتمند
که نبودش ز نیکویی کمیی
بود از نیکویی پی تاریخ
شاه منصور مقبل آدمیی
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱
ای خواجه که فهم نکته سنج است ترا
چند از پی زر دوی چه رنج است ترا
چون از زر و مال غیر روزی نخوری
انگار که صد هزار گنج است ترا
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲
از کسب کمال اگر ملال است ترا
کسبی که کنی کمال حال است ترا
آموختن کمال کسبی که تراست
دریاب که آن کسب کمال است ترا
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۱۱
تا چشم بود به جام جمشید ترا
کی آب دهد چشمه‌ی خورشید ترا
تا بر سر سدره پا به همت ننهی
کی دست رسد به شاخ امید ترا
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲۱
گر باده کشی مپوش و مستی بنما
ور پاک روی خداپرستی بنما
در چادر پاک چون زن زشت مباش
گر مرد رهی چنانکه هستی بنما
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳
گر سوخته نیستی در درد مکوب
وین سکه ی قلب بر رخ زرد مکوب
نرم از دم گرم می شود آهن سرد
گر بی دم گرمی آهن سرد مکوب
اهلی شیرازی : رباعیات
شمارهٔ ۲۶
ما مست ره و هوای دل طبع فریب
رخش هوس از فراز تازان به نشیب
آنگه که عنان گسسته شد توسن نفس
چون بازکشد عنان او صبر و شکیب