عبارات مورد جستجو در ۱۰۱۸۱ گوهر پیدا شد:
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۵۱ - الرجاء
با هر درمم اگر دو صد بدره بود
با مهر کرامت تو یک ذرّه بود
گر کفر همه وجود در من باشد
با بحر عنایت تو یک قطره بود
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۵۸ - الرجاء
راه تو به جز تو دیگری ننماید
بی حکم تو کس را نفسی برناید
بگشای در بستهٔ شادی بر ما
هرگه که دری ببست صد بگشاید
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۶۰ - الرجاء
از لطف تو هیچ بنده نومید نشد
مقبول تو جز مقبل جاوید نشد
لطفت به کدام ذرّه پیوست دمی
کان ذرّه به از هزار خورشید نشد
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۶۴ - الرجاء
دعوی طلب گرچه مجاز است از تو
سرنامهٔ دهر بی نماز است از تو
گر معصیتت هزار چندان باشد
نومید مشو چو نی نیاز است از تو
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۶۵ - الرجاء
ماییم به عشق تو تولّا کرده
وز طاعت و معصیت تبرّا کرده
آن را که عنایت تو باشد باشد
ناکرده چو کرده، کرده چون ناکرده
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۶ - الشریعة
عقل از ره جان به نور شرع آگه شد
در شرع آویخت و رهشناس آنگه شد
گر عقل به هر واقعه رهبر بودی
پس کافر عاقل چه سبب گمره شد؟
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۵ - الطّاعة
گر عاقلی آن بکن که یزدان فرمود
و آن چیز که خیر تُست او آن فرمود
سبحان چو تو را حساب خواهد کردن
شاید گفتن تو را که سلطان فرمود
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۸ - العبودیة
جز با تو حوالتت نباشد فردا
جز فعل تو آلتت نباشد فردا
بنگر که خدا با تو چه کرده است امروز
آن کن که خجالتت نباشد فردا
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۳۰ - العبودیة
او را به کف آور کم اینها همه گیر
کز جمله گزیر است وزو نیست گزیر
خود رابی او امیر عالم شده گیر
هم او گوید تو را که ای میر بمیر
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۳۱ - العبودیة
دل را دیدم شیفته در راه هوس
وز غایت غم نه پیش می دید و نه پس
گفتم که تو را خلق چنین عاجز کرد
درگاه خدا گزین کزین درگه بس
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۳۳ - العبودیة
حُسنی که گواه صنع معبود بود
چون حسن بتم زلطف موجود بود
رو بر در او ایاز می باش مُدام
تا عاقبت کار تو محمود بود
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۳۷ - العبودیة
گر بنوازی بندهٔ مقبول توَم
ور ننوازی چاکر معزول توَم
با ردّ و قبول تو مرا کاری نیست
زیرا که بهر دو حال مشغول توَم
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۵۳ - الطریقة
یک ذرّه غمش به صد جهان نتوان داد
و اسرار بلاهاش به جان نتوان داد
اندر غم [او] سوختن و محو شدن
ذوقی است کز آن ذوق نشان نتوان داد
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۷۲ - الحقیقة
جز نیستی تو نیست هستی به خدا
ای هشیاران خوش است مستی به خدا
گر بت زبر ای حق پرستی روزی
حقّا که رسی زبت پرستی به خدا
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۹۴ - الحقیقة
بر درگه کبریا تو جز شاه نئی
دردا که تو خود طالب درگاه نئی
سرمایهٔ هرچه هست جز سرّ تو نیست
افسوس که از سرّ خود آگاه نئی
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۹۷ - الحقیقة
گر حکمت محض خواهی و علم اصول
از لوح دلت بشوی این نقش فضول
گر بی تکرار علم حاصل نشود
پس عَلمنی چراست در شأن رسول
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۰۷ - التوبه
ای آنک به توبه کرده ای عزم درست
اسرار نهان توبه بشناس نخست
مازار کسی را و مرنجان خود را
از تو، به کسی بد نرسد توبهٔ تست
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۰۸ - التوبه
طاعت زگناه بیش می باید کرد
وین توبه زمرگ پیش می باید کرد
حق جلَّ جلالُه از آن مستغنی است
این کار زبهر خویش می باید کرد
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۱۰ - التوبه
در بندگیش ناخلفی می کردی
زان بر در دشمنان او می گردی
با این همه اینک دَرِ صلحش باز است
گر توبه کنی بندهٔ خاصش گردی
اوحدالدین کرمانی : الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها
شمارهٔ ۱۱۵ - الحج
احرام درش گیر و دلا فرمان کن
واندر عرفات نیستی جولان کن
خواهی که تو را کعبه کند استقبال
مایی و منی را به منا قربان کن