عبارات مورد جستجو در ۱۰۱۸۱ گوهر پیدا شد:
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۶
دل گفت که ای جان من آن زهره کراست
کز خاک در تو توتیا یارد خواست
از ذات منزّهی و از عیب جدا
تو پاکی و بر تو «قل هو الله» گواست
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۲
تا با خلقی تو بی گمان بی دینی
تا قبلهٔ تو خلق بود مسکینی
از هرچه جز اوست دیده و دل بر دوز
تا سلطنت اول و آخر بینی
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۳
مؤمن که به صدق ازو نرنجد چیزی
در پیش دلش جز او نسنجد چیزی
حق بر عرش است و عرش دانی چه بود
آن دل که درو جز او نگنجد چیزی
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۶
آنجا که سراپردهٔ اجلال جلال
جانها همه واله اند زبانها همه لال
دنیا دل ما نبرد و عقبی نبرد
ما را همه مقصود وصال است وصال
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۱۹
در نفی تو خلق را امان نتوان داد
جز در ره اثبات تو جان نتوان داد
با آنکه زتو هیچ مکان خالی نیست
در هیچ مکان از تو نشان نتوان داد
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۲
من گرچه سزای راه درگاه نیم
جز بر در سایهٔ هوالله نیم
چون من توام و تو من، توام راه نمای
تو آگهی از من و من آگاه نیم
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۲۵
در ذات مقدّست کسی را ره نیست
وزعین کمال تو کسی آگه نیست
سرمایهٔ سالکان راه طلبت
جز گفتن لا اله الّا الله نیست
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۳۰
تا بتوانی مدام می باش به ذکر
کز ذکر تو را راه نمایند به فکر
محرم چو شدی در حرم اجلالش
بینی به عیان تو روی معشوقهٔ بکر
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۳۲
خود را تو قباپوش کن و ذاکر باش
وین جام بقانوش کن و ذاکر باش
گر می خواهی طریق اسرار خدا
در سینهٔ خود گوش کن و ذاکر باش
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۳۹
با ضربت قهر تو نعیم است عذاب
با شربت لطف تر سراب است شراب
در قدرت ما نیست رسیدن به صواب
یا رب همه را به لطف عامت دریاب
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۴۴
یا رب تو به فضل خویش موزونم کن
وز دست فضول خویش بیرونم کن
لطف تو به هیچ بخششی کم نشود
چون بیم کمیت نیست افزونم کن
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۴۶
یا رب من اگر چه عاصی و گمراهم
وز بدکاری فتاده در افواهم
اومید به رحمت تو می دارم از آنک
گویندهٔ لا اله الا اللهم
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۵۱
یا رب تو مرا به آبرو فرمان بخش
چون درد تو داده ای تومان درمان [بخش]
ای عالم مطلق و تو دانای به حق
بخشنده تویی به بخشش خودمان بخش
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۵۴
یا رب همه عمرم پی دین تو دوان
مگذار که باشم اینچنین سرگردان
یا در دل من زعشق یک قطره چکان
یا در جانم زشرع حرفی بنشان
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۵۵
یا رب زقناعتم توانگر گردان
وز نور یقین دلم منوّر گردان
اسباب من سوختهٔ سرگردان
بی منّت مخلوق میسّر گردان
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۵۸
یا رب به خودم هیچ نفس وامگذار
بر من در طبع بوالهوس وامگذار
هر چند که بر درت کم از هیچ کسم
از خویشتنم به هیچ کس وامگذار
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۶۰
در سایهٔ رحمت تو خورشید شویم
وز لطف تو نیکبخت جاوید شویم
جز لطف تو اومید نداریم دگر
مپسند که از لطف تو نومید شویم
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۶۲
ای از کرم تو خلق را امن و امان
در قبضهٔ قدرت تو عاجز دل و جان
ما را تو زهر چه آن نشاید برهان
آنگاه به هر چه آن بباید برسان
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۶۵
ای در دو نفس صد گنه از من دیده
وز فضل و کرم پردهٔ من ندریده
وای من بتر از هر چه به عالم بتر است
وای تو به تو از من بتر آمرزیده
اوحدالدین کرمانی : الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
شمارهٔ ۶۷
از خلق نه کاهد نه فزاید کاری
الّا به خدای برنیاید کاری
ای آنک گشانیدهٔ هر کار تویی
تا تو نگشایی نگشاید کاری