عبارات مورد جستجو در ۱۰۱۸۱ گوهر پیدا شد:
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۶۰
از حکم ازل بهیچ رو مهرب نیست
در عالم جان تفاوت مذهب نیست
سر جمله یکی بود گراز حق نگری
چون مورد جمله غیر یک مشرب نیست
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۲۲
چون آکهیی نبینم از توحیدت
سودی نکند بکثرت و تفریدت
هر چیز که آن بنزد ما ایمانست
کفرست بنزدیک تو از تقلیدت
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۳
در کارگه وجود هر نقش که هست
نقاش الست بیتو آن نقش ببست
در حیرتم از حال تو تا خود تو که ئی
نی بیتو بود کار و نه کاریت به دست
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۳۷
گر هر چه کند بنده بتقدیر خداست
گفتن که بداست کار میخواره خطاست
گیرم که برآنچه کرد مأجور نگشت
باری چو مطیع بود مأخوذ چراست
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۴۹
دی گفت یکی که داشت با من دل راست
کای ابن یمین وجه معاشت ز کجاست
گفتم که ز انبار کسی روزی ماست
کانرا نبود بهیچوجهی کم و کاست
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۵۶
خوش باش دمی که زندگانی باقیست
در ملک حیات کامرانی باقیست
ور نعمت این جهانیت وا برسد
غم نیست نعیم آن جهانی باقیست
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۵۷
در روضه جان تاره نباتی خضرست
شیرین پسری خوش حرکاتی خضرست
گو خضر مجو آب حیات از ظلمات
در مطلع نور آبحیاتی خضرست
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۸۲
هر کس که از این عالم فانی بگذشت
وز عادت و رسم این جهانی بگذشت
آن دم بحیات جاودانی پیوست
تا ظن نبری که زندگانی بگذشت
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۰۶
کس همچو من ار گهر توانستی سفت
بر اوج فلک زناز میبودی جفت
گر حرمت مصطفی نبودی مانع
گفتار مرا وحی توانستی گفت
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۵۷
تا چرخ و فلک مدار بنیاد نهاد
از مادر ارکان پسری چون تو نزاد
اوراد جهانیان کنون نیست جز آنک
سردار جهان نظام دین یحیی باد
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۰۰
محمود طبیب چون بطب دست گشود
در معجز عیسی ید بیضا بنمود
ثابت قدمست چون چنار از دم او
آن کو چو سپیدار که بی رعشه نبود
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۰۴
گفت آنکه مرا دید ز طاعات بعید
کاندیشه نمیکنی تو از وعد و وعید
گفتم که ز بهر من در استغفارند
آنها که شدند حامل عرش مجید
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۲۲
یا رب چو رهی در تو و خود مینگرد
معلوم همیگرددش از روی خرد
کز نیک و بدانچ میکند کرده تست
او کیست نکوئی بکند بد بخرد
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۲۳
روزی که ز تن قطع کند جان پیوند
یا رب مکن این زبان جاری در بند
تا شکر کرم گویمت آندم که بری
از بستر خاکم سوی این کاخ بلند
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۳۴
در عالم توحید کسی راه برد
کو راه بنور دل آگاه برد
از خویش برون آید و گوید همه اوست
گر کرد چنین راه بالله برد
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۳۵
نو مذهبگان که بی یقینی چندند
سرگشته و برگشته ز دینی چندند
سنت شده از دست و امامی نشده
نه این و نه آن مذبذ بینی چندند
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۴۹
خواهی که خدا کار نکو با تو کند
ارواح ملایک همه رو با تو کند
یا هر چه رضای او در آن نیست مکن
یا راضی شو بهر چه او با تو کند
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۶۹
تدبیر تو چون باز ندارد تقدیر
میرو ره تقدیر نه راه تدبیر
خواهی که رهی بدین و دنیات زبد
در شرع گریز و گوشه مسجد گیر
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۷۴
داود نبی چو برگشادی اسرار
گفتی بپسر پند من از دل مگذار
اندک شمر ار هست ترا دوست هزار
ور دشمن تو یکیست بسیار شمار
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۷۷
گفتتد مرا که بر ابوبکر و عمر
مدحت گوی رستی بقیامت ز سقر
من بعد بدین عشوه که دادند مرا
جز مدحت ایشان نبود کار دگر