عبارات مورد جستجو در ۵۹۵۱۸ گوهر پیدا شد:
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۴۱
ای خلق جهان به جملگی بشتابید
باشد که همه سی و دو را دریابید
تقلیدروان محو شدند همچو مطر
بگرفت جهان «فضل » و شما در خوابید
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۴۲
ای فاتحه روی تو قرآن مجید
چون روی تو دیده مصحف خوب ندید
تا گنج خفی عیان شود منشی «کن »
بر لوح رخت صورت «الله » کشید
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۴۸
خورشید سمای معرفت کرد ظهور
بر اهل ظهور از ره سی و دو نور
عارف به خط و خال بتان هر که نشد
هرگز نرسد به باطنش ذوق حضور
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۴۹
نقاش ازل چو نقش بندی آغاز
در عالم جان کرد، شنید این آواز
هان تا که جمال نازنینم بکشی
بر کارگه وجود پرورده به ناز
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۵۰
ای مانده تو بر کنار جویای وسط
تا چند چو نقطه دور گردی از خط
در می طلبی به قعر دریا (می) شو
سرگشته مباش بر سر آب چو بط
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۵۱
ذاتی که عبارت است از سی و دو حرف
عین دو جهان است چه مظروف و چه ظرف
یعنی که حقیقت حروف از ذات است
ای منشی علم نحو وی واضع صرف
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۵۲
خواهی که بیابی از همه چیز وقوف
یا در دو جهان به فضل گردی معروف
از صفحه رخساره خوبان شب و روز
می خوان چو نسیمی از خدا علم حروف
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۵۳
ای روی تو هفت مصحف صانع پاک
زین هفت مصور شده آن هفت افلاک
در عالم اعلی بنگر تا حد خاک
جز سی و دو نیست گر تو را هست ادراک
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۵۵
چون غنچه گل خنده زنانی، ای دل
تو بی خبر از باد خزانی، ای دل
در راه خدا قدم زدن کار تو نیست
بسیار مپو، نمی توانی، ای دل
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۵۶
کی گشت مجرد از مجرد حاصل
ور گشت به قول عام چون شد فاصل؟
از هستی هر شی ء عجبم می آید
از دبدبه ای که شد فلانی واصل
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۵۷
چون من ز صفت به ذات وصلت کردم
ترک ره هفتاد و دو ملت کردم
سیمرغ صفت ز عالم کون و فساد
بر قله قاف قرب عزلت کردم
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸
من نور تو در جبه ازرق دیدم
وز نور تو چون نور تو مطلق دیدم
چون روی ز غیر حق بگردانیدم
سر تا به قدم وجود خود حق دیدم
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۵۹
من مستی باده از سبو می بینم
عکس رخ ساقی اندر او می بینم
در جام جهان نما که آن مظهر اوست
هستی و وجود او به او می بینم
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۶۲
در قبضه فضل حق امانت بودیم
بر سطر وجود او کتابت بودیم
خود کرد ظهور در جهان از ی و سین
چون دال شدیم بی خیانت بودیم
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۶۳
هم مظهر علم لایزالی ماییم
هم مظهر سر ذوالجلالی ماییم
هم آینه ذات کز او ظاهر شد
اوصاف جلالی و جمالی ماییم
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۶۴
مفتاح در گنج معانی ماییم
سرچشمه آب زندگانی ماییم
از باب یقین به حق نشان یافته ایم
گر طالب عینی، این نشانی ماییم
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۶۵
ای روی تو مصحف حیات دل و جان
چون روی تو مصحفی کی آمد به جهان
یک موی سر و دو ابرو و چار مژه
سی و دو کتابت است و نامش قرآن
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۶۶
خورشید ازل بتافت از روزن تن
تا چهره خود ببیند اندر روزن
گوید که چو روزن از میان برخیزد
«من باشم و من باشم و من باشم و من »
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۶۷
بسیار بگردید و بگردد گردون
تا مثل تویی ز باطن آرد بیرون
چون اصل وجود خلق کاف آمد و نون
بیرون مشو از ارادت کن فیکون
نسیمی : رباعیات
شمارهٔ ۶۹
این کرسی چارپایه جسم ببین
شاهنشه ملک ازل از روی یقین
از لوح وجود خویش اسرار درون
برخوان که ز دست حق کتابی است مبین