عبارات مورد جستجو در ۹۹۳۹ گوهر پیدا شد:
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۳۷۵
به عزم صید چنان گرم خاست شهبازش
که خنده در دهن کبک سوخت پروازش
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۳۸۲
در جبین تاک، نور باده بی غش ببین
در ته بال سمند شعله آتش ببین
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۳۸۳
خط مشکین را به گرد خال آن مهوش ببین
جنگ موران بر سر آن دانه دلکش ببین
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۰۸
عتاب گلرخان در پرده دارد لطف پنهانی
که گلها می توان چید از بهار غنچه پیشانی
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۱۰
کند گل جمع خود را چون تو در گلزار می آیی
خیابان می کشد قد چون تو در رفتار می آیی
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۱۹
ای خط سبز کز لب جانان دمیده ای
بر آب زندگی خط باطل کشیده ای
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۳۲
برات رزق ترا از زراعت ایزد پاک
به خط سبز نوشته است بر صحیفه خاک
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۴۹
کجا شور قیامت تلخ سازد خواب شیرینم؟
که پای سیل می آید به سنگ از خواب سنگینم
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۵۰
ما نه امروز ز گلگشت چمن سیر شدیم
غنچه بودیم درین باغ که دلگیر شدیم
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۶۰
ما در جهان قرار اقامت نداده ایم
چون سرو سالهاست به یک پا ستاده ایم
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۷۸
می کند آتش زبان دفع گزند خویشتن
مصرع برجسته خود باشد سپند خویشتن
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۹۱
قامت او چون شود در بوستان همدوش سرو
حلقه ها از طوق قمری می کشد در گوش سرو
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۵۰۸
ای ز خاک افتادگان کاکلت سنبل یکی
از هواداران رخسارت نسیم گل یکی
صائب تبریزی : ابیات منتسب
شمارهٔ ۸
باغبان بیرون کن این گستاخ بادآورده را
خوش نمی آید به گل این هایهای عندلیب
صائب تبریزی : ابیات منتسب
شمارهٔ ۱۱
گرچه دست سرو کوتاه است از دامان گل
سرو بالایی که ما داریم سر تا پا گل است
صائب تبریزی : ابیات منتسب
شمارهٔ ۱۳
از رمیدن ها خیال چشم آن وحشی غزال
سینه‌ی تنگ مرا دامان محشر کرده است
صائب تبریزی : ابیات منتسب
شمارهٔ ۱۴
نیست هر چند از لباس گل جدایی رنگ را
جامه‌ی گلرنگ بر اندام او زیبنده است
صائب تبریزی : ابیات منتسب
شمارهٔ ۱۹
شکسته رنگی من با طبیب در جنگ است
علاج دردسرم حسن صندلی رنگ است
صائب تبریزی : ابیات منتسب
شمارهٔ ۲۲
شیرینی نشاط، جهان را گرفته است
صبح از هوای تر شکر آب دیده است
صائب تبریزی : ابیات منتسب
شمارهٔ ۳۲
در آن گلشن که آید در سخن لعل گهربارش
ز شبنم آب حسرت غنچه ها را در دهان گردد