عبارات مورد جستجو در ۵۹۵۱۸ گوهر پیدا شد:
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۱۶
نائی که جمال دلستانست او را
لبها چو عقیق در فشانست او را
در چنگ وی ار ناله کند نای رواست
دم در دهدش ناله از آنست او را
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۰
دلدار همیگفت من محزون را
کآخر چه دواکنی دل پرخون را
از وی چو شنیدم اینسخن بگشادم
قفل از سر درج گوهر موزون را
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۳
در فتنه این و آن میفکن خود را
در بیم و بلای جان میفکن خود را
کاریکه در آن بسعی تو حاجت نیست
ز نهار در آن میان میفکن خود را
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۴
دل شد سیه از سپیدی برف مرا
در ده می لعل ساغری ژرف مرا
کو مطبخی پاک و مسمن مرغی
تا قلیه کند بقاتق ترف مرا
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۵
گر قصد کند به صد ضرر روی مرا
ور بسته بر آرد به سر کوی مرا
تا حاکم بر کمال فرمان ندهد
نقصان نکند به یک سر موی مرا
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۲۹
بر خاک فتاده رند کی مست و خراب
خونابه فشان ز آتش غم همچو کباب
کم نیست ز زاهدی که دارد بادی
در سر چو حباب ار چه رود بر سر آب
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۲
دی ترک پری پیکر من مست خراب
با تیر و کمان کرد سوی دشت شتاب
تیرش ز کمان میشد و میگفت خرد
خورشید زماه نو روان کرد شهاب
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۳۵
ما از می نابیم چنین گشته خراب
بس خانه که آن زمی خرابست و بیاب
هر کس که چو دف حلقه بگوش طربست
بس زود شود کیسه تهی همچو رباب
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۰
ای دل ز جهان بجز حقایق مطلب
آسان گذران ره مضایق مطلب
بیرون ز دهان و از میان صنمی
جز خرده مگیر و جز دقایق مطلب
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۲
آمد ز خرابات بتم مست و خراب
بر گرد گل از کلاله صد حلقه و تاب
یک پاره جگر گرفته در دست خضاب
در دست دگر ز خون عشاق شراب
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۴۸
ای بس که دلم در پی تحقیق شتافت
بس موی که در فکرت باریک شکافت
تا عاقبت الامر بدانست که اوست
آنذره کزو هزار خورشید بتافت
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۳
ایدل غم این عالم فانی هیچست
وین یکدوسه روزه زندگانی هیچست
بگذار جهانرا و مپندار کسیست
کاحوال وی ار نیک بدانی هیچست
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۴
ای دل چو نعیم این جهانی شدنی است
وین مملکت حیات فانی شدنی است
غمگین مشو ار هست و گر نیست از انک
بر وفق قضای آسمانی شدنی است
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۶
ایدل اگر آسایش جانت هوس است
ور مملکت هر دو جهانت هوس است
بشنو سخنی ریخته در قالب حق
بر کن طمع از هر چه بدانت هوس است
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۷
افسوس که رفت عمر و حاصل هیچ است
حق داده ز دست و کار باطل هیچ است
گر هست جز ابر عمل نیک و بهست
پس حاصل امید تو ایدل هیچ است
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۵۸
آنکس که دلم بدو تولا کردست
وز طاعت غیر او تبرا کردست
خوش داشت مرا تا بکنون و اکنون هم
اسباب سعادتم مهیا کردست
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۶۰
از حکم ازل بهیچ رو مهرب نیست
در عالم جان تفاوت مذهب نیست
سر جمله یکی بود گراز حق نگری
چون مورد جمله غیر یک مشرب نیست
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۶۱
ایدل بدو نیک اینجهانی هیچست
وینعالم بی ثبات فانی هیچست
سر تا سر نقشها خیالیست بخواب
از خواب در آی تا بدانی هیچست
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۶۳
امروز کسی که شهره در شیر دلیست
در ملک علی والی و در فقر ولیست
از جمله خلایق ار بپرسند که کیست
کویند سپهدار جهان عبدالعلیست
ابن یمین فَرومَدی : رباعیات
شمارهٔ ۶۹
ایمظهر الطاف لطیفیت خوشست
با همنفسان ذوق و ظریفیت خوشست
برخیز و بیا و یک صراحی می ناب
با خویش بیاور که حریفیت خوشست