عبارات مورد جستجو در ۸۴۵۶ گوهر پیدا شد:
صائب تبریزی : متفرقات
شمارهٔ ۶۳۴
دستی که ریزشی نکند زیر خشت به
از کعبه ای که فیض نبخشد کنشت به
هر سطر، روزنامه آشفته خاطری است
گیسوی ماتمی ز خط سرنوشت به
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۲۲
یکی دو شد ز اجل ماتم روان غریب
دوباره کور شود کور در مکان غریب
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۲۵
حاصل ما از نظربازی نگاه حسرت است
کشت ما را خوشه ای گر هست آه حسرت است
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۳۷
بحر نتواند غبار غم ز دل شستن مرا
چون گهر گرد یتیمی گشته جزو تن مرا
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۵
بی سرانجامی صفا بخشد دل دیوانه را
ترک رفت و رو بود جاروب این ویرانه را
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۵۲
دور شو ای آستین از دیده گریان ما
مو نمی گنجد میان گریه و مژگان ما
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۶۸
مصیبت می کند بر دل گوارا زهر مردن را
در آتش می نهد داغ عزیزان نعل رفتن را
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۷۶
شود زیر و زبر مجموعه خاطر ز محفل ها
ز جمعیت پریشان می شود سی پاره دلها
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۸۱
جز یتیمی چه بر این داشت در گوش ترا
کآب در شیر کند صبح بناگوش ترا
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۸۲
این نه خط است سیه کرده بناگوش ترا
سایه گرد یتیمی است در گوش ترا
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۹۰
چه آتش است به جان این دل مشوش را؟
که می خورد چو می ناب خون آتش را
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۹۵
خال تو سوخت جان من غم سرشته را
آه است خوشه، دانه آتش برشته را
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۱۲۴
خبرها می دهد از می پرستی رنگ غمازت
گواه از خانه دارد غنچه خمیازه پردازت
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۱۲۹
(در خموشی لب من چهره گشای رازست
پشت این آینه از ساده دلی غمازست)
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۱۳۰
چشم مینا ز سیه بختی ما خونریزست
ساغر از شکوه کم ظرفی ما لبریزست
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۱۴۲
از سرانجام عمارت خوشی از دلها رفت
وسعت از دست و دل خلق به منزلها رفت
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۱۵۳
چه شد که مجلس ما را ز شمع زیور نیست
بیاض گردن مینا ز صبح کمتر نیست
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۲۰۵
در وجود ما شراب تلخ باطل می شود
از زمین شور ما افسوس حاصل می شود
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۲۱۲
به عادت هر کجا زهری است شیرین چون شکر گردد
به جز هجران که هر دم تلخی او بیشتر گردد؟
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۲۱۸
غم روی زمین ما را غبار دل نمی گردد
که از گرد یتیمی آب گوهر گل نمی گردد