عبارات مورد جستجو در ۹۷۰۶ گوهر پیدا شد:
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۸
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۴، ۱۵
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۱۶
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۲۱
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۲۲
از بدگوهر مرد، و بد تخمه مرد افام مستان و مده، چه وخش گران باید دادن و همه گاه به درخانهٔ تو بایستد و همیشه پیامبر به درگاه تو برپای دارد و ترا زیان گران از وی باشد.
به بدگوهران وام هرگز مده
چو دادی بر آن خواسته دل منه
هم از بدنژادان و بدگوهران
مکن وام کش هست و خشی گران
پی زر دراستد همی بر درت
پیمبر فرستد همی در برت
زیانها بسی هست از ایدر ترا
مکن وام از مرد بدگوهرا
به بدگوهران وام هرگز مده
چو دادی بر آن خواسته دل منه
هم از بدنژادان و بدگوهران
مکن وام کش هست و خشی گران
پی زر دراستد همی بر درت
پیمبر فرستد همی در برت
زیانها بسی هست از ایدر ترا
مکن وام از مرد بدگوهرا
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۲۳
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۲۷
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۲۸، ۲۹
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۳۱
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۳۳
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۳۴
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۳۵
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۳۸
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۴۵
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۴۷
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۴۸
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۴۹
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۵۰
شرمگین زن اگر با تو دوست بود اوی را به زنی، بر زیرکمرد دانا ده، چه زیرک و دانامرد همانا چنانچون زمین نیکوست که تخم بر وی پراکنده و گونه گونه خوربار از وی برآید.
گرت خویش باشد زن شرمگین
ورا شوی دانای زیرک گزین
جوان خردمند داننده راه
بود همچو ورزیده خاک سیاه
که چون از برش تخم بپراکنی
از او گونهگون لاله و گل چنی
گرت خویش باشد زن شرمگین
ورا شوی دانای زیرک گزین
جوان خردمند داننده راه
بود همچو ورزیده خاک سیاه
که چون از برش تخم بپراکنی
از او گونهگون لاله و گل چنی
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۵۵
ملکالشعرای بهار : ارمغان بهار
فقرۀ ۵۷