عبارات مورد جستجو در ۵۹۵۱۸ گوهر پیدا شد:
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۱۳
جام جم مهر خموشی است اگر بینایی
لوح محفوظ بود حیرت اگر دانایی
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۱۵
کیم، به وادی فقر و سلوک نزدیکی
چو تیغ کرده قناعت به آب باریکی
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۱۷
مخالفت نبود در جهان تنهایی
من و ملازمت آستان تنهایی
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۲۲
گر می نمی ستانی ای زاهد ریایی
بستان ز چشم ساقی پیمانه خدایی
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۲۸
با قد خم گشته روگردان مشو از راه حق
بر در دیگر مزن این حلقه جز درگاه حق
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۳۷
تن گران و جان نزار و دل کباب است از طعام
غفلت از خواب است و خواب از آب و آب است از طعام
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۴۰
می چکد چون شمع آتش از زبان خامه ام
می کشد بر سیخ مرغ نامه بر را نامه ام
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۴۳
گر چه در راه سخن کرده است از سر پا قلم
سرنیارد کرد از خجلت همان بالا قلم
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۴۴
از خموشی ما ز دست هرزه نالان رسته ایم
ما در منزل به روی خود ز بیرون بسته ایم
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۴۸
بر زمین خط از خیال سرو قدی می کشیم
اول مشق جنون ماست، مدی می کشیم
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۵۱
چنان که جمله عبادات از وضوست تمام
وجود آدم خاکی به آبروست تمام
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۵۷
از بس که بی گمان به در دل رسیده ام
باور نمی کنم که به منزل رسیده ام
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۶۲
پیوسته ما ز فکر دو عالم مشوشیم
ما از دو خانه همچو کمان در کشاکشیم
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۷۰
روی خوبت زنگ خودبینی زدود از گلرخان
کار صیقل کرد این آیینه با آهن دلان
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۷۶
کار صوفی چیست، خاطر را مصفا ساختن
از قبول نقش ها آیینه را پرداختن
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۸۱
روی از عالم بگردان، روی در دیوار کن
وضع ناهموار عالم را به خود هموار کن
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۸۴
فارغ است از دیو مردم خاطر آزاد من
نیست از جوش پری ره در خیال آباد من
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۸۵
در جوهر نهفته من سرسری مبین
آیینه ام، به جامه خاکستری مبین
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۸۶
به هیچ جا نرسد زهد خشک صومعه داران
که پای آبله دارست دست سبحه شماران
صائب تبریزی : مطالع
شمارهٔ ۴۸۸
هر چه بخشد عالم ناساز می گیرد ز تو
غیر عبرت هر چه گیری باز می گیرد ز تو