عبارات مورد جستجو در ۴۴۱۰ گوهر پیدا شد:
محمد بن منور : فصل دوم - حکایاتی که بر زبان شیخ رفته
حکایت شمارهٔ ۱۱۱
آورده‌اند کی شیخ قدس اللّه روحه العزیز در مسجد نشسته بود و کاهی بر محاسن مبارک او اوفتاده بود، درویشی دست دراز کرد وآن کاه برگرفت و در مسجد بینداخت. شیخ روی بوی کرد و گفت ای اخی نترسیدی بدین کی کردی کی خداوند عزّ و جلّ هفت آسمان بر زمین زند ونیست گرداند؟ کی حقّ تعالی این روی بدین عزیزی را فرمود کی برآن خاک مسجد نهی وَاسْجُد وَاقْتَرِبْ تو این کاه را بر محاسن ما روانداشتی، چون روا داشتی که در خانۀ خدای بینداختی؟
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۲
وَاَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبّهِ وَنَهَی الْنَّفْسَ عَنِ الْهَویِ تا نکشی نفس را زو نَرَهی بدین بسنده نباید شد کی گویی لا اله الا اللّه گفتم مسلمان شدم.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۳
وَما یُؤْمِنُ اَکْثَرُهُمْ بِاللّه اِلّاَوهُمْ مُشْرِکُونَ گفت ایشان بزبان ایمان می‌آرند بیشتر آنند کی بدل شرک دارند. خدای عزو جل می‌گوید من شرک نیامُرزم اِنَّ اللّه لایَغْفِرُ اَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مادُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ هرچ بیرون شرک بود آنرا که خواهم بیامرزم و ترا هفت اندام به شک و شرک آگنده است بیرون باید کرد این شرکها ازیشان تا بیاسایند.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۵
کسی به نزدیک رسول صلی اللّه علیه و سلم آمد و گفت کی مرا سخنی گوی در مسلمانی که اصلی باشد که دست در آن زنم. گفت بگوی آمَنْتُ بِاللّه ثُمَّ اسْتَقمْ و درین آیت می‌گوید که اِنَّ الَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اللّه ثُمَّ اسْتقامُوا معنی درین آیت آن می‌گوید لاتروغوا روغان الثعلب که چون روباه چرخه مزنید کی هر زمانی سر بجایی دیگر زنید کی آن ایمان درست نباشد ایمان چنان آرید کی گویید اللّه اللّه و بر آن استوار باشید و استوار بودن آن باشد که چون خدای گفتی نیز حدیث مخلوق بر زفان نرانی و دوستی با کسی دار که چون تو برسی اونرسد و باقی باشد تا تونیز هست باشی کی هرگز نرسی.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۷
شیخ را گفتند یکی توبه کرده بود بشکست، شیخ ما گفت اگر توبه او را نشکسته بودی او هرگز توبه بنشکستی.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۱۴
شیخ گفت: کل ماشغلک عن اللّه فهو علیک مشؤم.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۱۵
شیخ گفت در شبانروزی سی هزار نفس ازتو بر می‌آید، هر آن نفس کی نه بحقّ بود گَنده بود چون مرداری کی فریسته از آن بینی بگیرد.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۱۸
شیخ گفت اللّه و بس و ما سواه هوس و انقطع النفس.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۲۳
شیخ گفت اینست و بس و این بر ناخنی بتوان نبشت: اِذبح النفس والافلا تشغل بتر هات الصوفیة.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۲۴
شیخ گفت مسلمانی گردن نهادن بود حکمهای ازلی را والاسلام ان یموت عنک نفسک».
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۲۷
شیخ گفت خدای می‌گوید: اِنَّ اَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللّه اَتْقیکُمْ. گرامی‌ترین شما پرهیزگَرترین شماست و پرهیز کردن از خودی خودست و چون تو از نفس خویش پرهیز کردی به وی رسیدی وَهذا صِراطُ رَبِّکَ مُستَقِیما اینست راه من دیگر همه کوریست. این راه صوّام را نبود و قوّام را نبود، عاید را نبود و ساجد را و راکع را نبود، این راه پرهیز کردنست از خویشتن و هذا صراط ربک مستقیما اینست راه من اگر راه مرا می‌خواهی.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۳۰
شیخ گفت هرچ نه خدای را نه چیز و هرکه نه خدای را نه کس.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۳۲
شیخ گفت حجاب میان بنده و خدای آسمان و زمین نیست و عرش و کرسی نیست پنداشت و منی تو حجابست،از میان برگیر بخدای رسیدی.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۳۳
شیخ گفت چهار سخن از چهار کتاب خدای تعالی برگزیده‌اند برای کار بستن. از توریة من قَنَع شَبَعَ و از انجیل: مَن اعْتَزَلَ سَلِمَ و از زبور: مَن صَمَتَ نَجا و از قرآن: وَمَن یَتَوکَّلُ عَلی اللّه فَهُوَ حَسْبُه.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۳۵
از شیخ سؤال کردند کی ای شیخ در نماز دست بر کجا نهیم شیخ گفت دست بر دل و دل بر حقّ جل جلاله.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۴۲
شیخ گفت اگر کسی در مقامات بدرجۀ اعلی رسد و بر غیب مطلع شود کی او را پیری و استادی نبود، از وی هیچ چیز نیاید و هر حالت که ازمجاهدت خالی بود زیان آن بیش از سود بود.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۴۶
درویشی از شیخ سؤال کرد کی اورا از کجا طلبیم؟ گفت کجاش جستی که نیافتی؟ اگر قدمی از صدق در راه طلب نهی در هرچ نگری او را بینی.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۴۷
شیخ گفت آن بنده که بدوزخش می‌برند از دور نوری بیند، گوید آنچ نورست؟ گویند نور فلان پیرست. گوید من در دنیا آن پیر را دوست داشتمی. باد آن سخن را بگوش پیر رساند، آن عزیز بشفاعت در حضرت حقّ سبحانه و تعالی سخن گوید درحقّ آن عاصی، خداوند تعالی به شفاعت آن عزیز اورا آزاد کند.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۴۸
شیخ را سؤال کردند کی چیست کی بعضی از دوستان را پدید آورد وبعضی را نهان می‌دارد؟ شیخ گفت آنرا کی حقّ تعالی دوست دارد پنهان دارد وآنکه حقّ را سبحانه و تعالی دوست دارد آشکار کند.
محمد بن منور : منقولات
شمارهٔ ۵۰
شیخ گفت منعمان دنیا بدنیا متنعم‌اند و منعمان آخرت باندوه متنعم‌اند.