هوش مصنوعی:
این شعر از عشق، نامرادیها و ناامیدیهای زندگی سخن میگوید. شاعر از عشق به عنوان چراغ راه و هادی یاد میکند، اما در عین حال از شکستها و ناکامیهای خود نیز گلایه دارد. او احساس میکند که عشق، هستیاش را سوزانده و هیچ کاری بر وفق مرادش پیش نرفته است.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، لحن شعر غمگین و پر از اندوه است که برای سنین پایین مناسب نیست.
شمارهٔ ۵۷۳
تو و حسن و کامرنی من و عشق و نامرادی
که بروی خویش بستم در خرمی و شادی
ره و رسم نامرادی ز دل شکسته یی جو
که قدم بهستی خود زده در هزار وادی
چه بود سیاهی شب چو تویی چراغ منزل
چه غم از درازی ره چو تویی دلیل و هادی
نگذاشت برق عشقت اثری ز هستی ما
چه حریف خانه سوزی که بوقت ما فتادی
چو نساخت هیچکاری بمراد دل فغانی
برهت نهاده مسکین سر عجز و نامرادی
که بروی خویش بستم در خرمی و شادی
ره و رسم نامرادی ز دل شکسته یی جو
که قدم بهستی خود زده در هزار وادی
چه بود سیاهی شب چو تویی چراغ منزل
چه غم از درازی ره چو تویی دلیل و هادی
نگذاشت برق عشقت اثری ز هستی ما
چه حریف خانه سوزی که بوقت ما فتادی
چو نساخت هیچکاری بمراد دل فغانی
برهت نهاده مسکین سر عجز و نامرادی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.