هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از ناامیدی و دلشکستگی خود در عشق میگوید. او احساس میکند که دلش نه به او وفادار است و نه به معشوق، و در سردرگمی به سر میبرد. همچنین از رنج عاشقان و بیاعتباری خود در نزد یار شکایت میکند و از رقیب میخواهد که از معشوق دوری کند تا مبادا دل دیگری را نیز بیازارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایینتر قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۱۹۳
نه قرار دل بر من نه بزلف یار گیرد
بکجا روم ندانم که دلم قرار گیرد
شده ام خراب آن دم که چنان میان نازک
دهدم به دست و آنگه ز میان کنار گیرد
نبود بسوز عاشق دل مدعی ندانم
که ببزم یار خود را بچه اعتبار گیرد
مشو ای رقیب یارش بشسکت خاکساران
ز چنان گلی مبادا که دلی غبار گیرد
ز جواب تلخ ساقی چو خراب شد فغانی
دگر از لبش مرادی بچه اعتبار گیرد
بکجا روم ندانم که دلم قرار گیرد
شده ام خراب آن دم که چنان میان نازک
دهدم به دست و آنگه ز میان کنار گیرد
نبود بسوز عاشق دل مدعی ندانم
که ببزم یار خود را بچه اعتبار گیرد
مشو ای رقیب یارش بشسکت خاکساران
ز چنان گلی مبادا که دلی غبار گیرد
ز جواب تلخ ساقی چو خراب شد فغانی
دگر از لبش مرادی بچه اعتبار گیرد
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.