هوش مصنوعی: شاعر در این متن به جستجوی یاری صادق و وفادار در سراسر جهان می‌پردازد، اما تنها سه یار را می‌یابد که دارای صفا، صداقت و وفا هستند. یکی از این یاران قلم است که همیشه همراه اوست، دیگری مانند صبح است که همدم اوست، و سومی یاری است که با وفا بود اما غم‌زده شد. شاعر در پایان تأکید می‌کند که اگر معرفت داشته باشی، نباید به ندامت دچار شوی.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ٣۴٢

گفتیم بکوشش بتوان یافت در آفاق
یاری که توانیم همه عمر بهم بود

سر تا سر آفاق بگشتیم و ندیدیم
یاری که توان گفت که از اهل کرم بود

دیدیم سه یار از همه عالم که در ایشان
آئین صفا بود و دم صدق و قدم بود

یاری که بدست آمد و سر باخت شب و روز
واندر همه حالی بقدم بود قلم بود

و آن یار که بد همدم و دم زد ز سر صدق
صبح است که با ما همه دم در سر دم بود

و آن یار که با ما بوفا بود یکی دم
غیبت ننمود از دل سودا زده غم بود

گر معرفتت هست برون زین مطلب یار
تا عاقبت کار نباید به ندم بود
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ٣۴١
گوهر بعدی:شمارهٔ ٣۴٣
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.