هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. شاعر از غنچه و گل به عنوان نمادهای عشق و زیبایی یاد می‌کند، اما در عین حال از جفا، سنگدلی و ناسازگاری معشوق شکایت دارد. او از دوگانگی رفتار معشوق (گاه لطف و گاه جفا) می‌نالد و در نهایت، از دوری از آئین کرم و ننگ‌آمیز بودن نام معشوق گلایه می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و عاطفی پیچیده‌ای است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، برخی از واژگان و اصطلاحات به‌کاررفته ممکن است برای کودکان و نوجوانان جوان نامفهوم باشد. علاوه بر این، موضوعاتی مانند رنج عشق و جفای معشوق نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۱۴۷

ای غنچه را خون در جگر، از لعل رنگ آمیز تو
عشاق را جان در خطر، از صلح جنگ آمیز تو

رویت مه ناکاسته، خط سبزه نوخاسته
شکل غریب آراسته، نقاش رنگ آمیز تو

گفتی: گل وصلی دهم، خاری ندیدم از تو هم
ای دور از آئین کرم، لطف درنگ آمیز تو

گاهی زنی سنگ جفا، گه طعن و دشنام از قفا
باد است و گل دیوانه را، دشنام سنگ آمیز تو

شاهی برو زین آستان، از در چو راندت دلستان
خود عار میدارد جهان، از نام ننگ آمیز تو
وزن: مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.