هوش مصنوعی: 
                                شاعر در این متن به سوگ از دست دادن فردی عزیز (احتمالاً معلم یا مرشد معنوی) میپردازد و از تأثیر عمیق این فقدان بر روحیه خود سخن میگوید. او با تصاویر شاعرانهای مانند «مینای خالی» و «بید مجنون» حالت آشفتگی خود را توصیف میکند و به حسرت روزهای گذشته (خردسالی) اشاره دارد. همچنین، به مفاهیمی مانند مرگ، عظمت از دست رفته و ناپایداری جهان مادی میپردازد.
                                
                                                                رده سنی: 
                                16+
                                متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است و درک کامل آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات غنی فارسی دارد. همچنین، موضوع اصلی (سوگ و مرگ) ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
                            
                        شمارهٔ ۲۸ - در رثای پدر علامه اش طاب ثراه
                                                                                                                                            
                                                                            سپهر از مرگت ای صاف حقیقت، بی صفا گشته
                                        
نمی ماند به سرکیفیتی، مینای خالی را
                                                                                                                                                                                    
کشیدی تا ز من دست نوازش، ای چمن پیرا
مثل چون بید مجنون گشته ام، آشفته حالی را
                                                                                                                                                                                    
تو در پیرانه سر رفتیّ و من هم در غمت پیرم
به حسرت می کنم هر لحظه یاد خردسالی را
                                                                                                                                                                                    
نهان ای عرش رفعت، تا ندیدم در دل خاکت
ندانستم که پوشد خاک سافل، کوه عالی را
                                                                                                                                                                                    
گسستی تا ز هم، شیرازهٔ ترکیب جسمانی
مثالی نیست در عالم، هوای بی مثالی را
                                                                                                                                                                                    
به دل آه رسایی دارم از مجموعهٔ دانش
ز خاطر برده ام یکباره، مصرعهای حالی را
                                                                                                                                    
                                                            نمی ماند به سرکیفیتی، مینای خالی را
کشیدی تا ز من دست نوازش، ای چمن پیرا
مثل چون بید مجنون گشته ام، آشفته حالی را
تو در پیرانه سر رفتیّ و من هم در غمت پیرم
به حسرت می کنم هر لحظه یاد خردسالی را
نهان ای عرش رفعت، تا ندیدم در دل خاکت
ندانستم که پوشد خاک سافل، کوه عالی را
گسستی تا ز هم، شیرازهٔ ترکیب جسمانی
مثالی نیست در عالم، هوای بی مثالی را
به دل آه رسایی دارم از مجموعهٔ دانش
ز خاطر برده ام یکباره، مصرعهای حالی را
                                    وزن:  مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
                                
                                                                                        
                                    قالب:  قطعه
                                
                                                                                        
                                    تعداد ابیات:  ۶                                
                            
                                                            
                            
                                                        
                            
                                این گوهر را بشنوید
                            
                            
                                                        این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
                            گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۷ - این قطعه را در داوری میان شعر جمال الدّین عبدالرّزاق اصفهانی و پسرش کمال الدین اسماعیل به میرزاابوطالب شولستانی نوشته
                        
                    
                                                    
                        
                            گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۹ - در تاریخ فوت اسوهٔ عارفان میر محمّد تقی رضوی خراسانی
                        
                    
                                
            
                            نظرها و حاشیه ها
                        
                        
                        شما نخستین حاشیه را بنویسید.
                                                                     
                                         
                                         
                                         
                                         
                         
                        