هوش مصنوعی: 
                                این شعر عاشقانه از سعدی بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است. شاعر از پیک عاشقان میخواهد پیام شوق و آرزوی ملاقات را به معشوق برساند. او از بیتوجهی معشوق شکایت دارد و میگوید با وجود همه هنرها و فضیلتهایش، مورد قبول معشوق واقع نشده است. شاعر از گسستن رشته محبت مینالد اما امید به بخشش و پیوند دوباره دارد. در پایان، شاعر به هویت خود اشاره میکند و میگوید از خاک خجند است در حالی که معشوق از سمرقند است.
                                
                                                                رده سنی: 
                                16+
                                محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی و شناخت ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
                            
                        شمارهٔ ۹۵
                                                                                                                                            
                                                                            بسمع معجری ای پیک عاشقان برسان
                                        
حدیث شوق ملاقات و آرزمندی
                                                                                                                                                                                    
ز بعد آنکه زدی حلقه بر در و خود را
در آن جناب همایون چو حلقه افکندی
                                                                                                                                                                                    
بگویش این قدر از من که ای برتبت و فضل
گذشته قدر تو از پایه هنرمندی
                                                                                                                                                                                    
چه گل شکفت ازاینت که بر سبیل خلاف
درخت مهر و محبت ز بیخ برکندی
                                                                                                                                                                                    
گر از تنیده یاری گسسته شد تاری
چه باشد ار بسر انگشت عفو پیوندی
                                                                                                                                                                                    
مرا خود از تو چه نفع و ترا ز من چه ضرر
که من ترا بپسندم مرا تو نپسندی
                                                                                                                                                                                    
بنظم و نثر گرفتم که سعدی وقتیم
نه من ز خاک خجندم تو از سمرقندی
                                                                                                                                    
                                                            حدیث شوق ملاقات و آرزمندی
ز بعد آنکه زدی حلقه بر در و خود را
در آن جناب همایون چو حلقه افکندی
بگویش این قدر از من که ای برتبت و فضل
گذشته قدر تو از پایه هنرمندی
چه گل شکفت ازاینت که بر سبیل خلاف
درخت مهر و محبت ز بیخ برکندی
گر از تنیده یاری گسسته شد تاری
چه باشد ار بسر انگشت عفو پیوندی
مرا خود از تو چه نفع و ترا ز من چه ضرر
که من ترا بپسندم مرا تو نپسندی
بنظم و نثر گرفتم که سعدی وقتیم
نه من ز خاک خجندم تو از سمرقندی
                                    وزن:  مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
                                
                                                                                        
                                    قالب:  قطعه
                                
                                                                                        
                                    تعداد ابیات:  ۷                                
                            
                                                            
                            
                                                        
                            
                                این گوهر را بشنوید
                            
                            
                                                        این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
                            گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۴
                        
                    
                                                    
                        
                            گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶
                        
                    
                                
            
                            نظرها و حاشیه ها
                        
                        
                        شما نخستین حاشیه را بنویسید.
                                                                     
                                         
                                         
                                         
                                         
                         
                        