هوش مصنوعی: متن روایتی از یک شخص مست است که از نشابور خارج می‌شود و در حالی که شراب در دست دارد، سوار بر اسبی تندرو می‌شود. اسبش خطا می‌کند و او می‌افتد، اما شرابش سالم می‌ماند. در پایان، یکی اشاره می‌کند که حتی اگر او رستم بود یا شیشه‌ای پر از آب زمزم داشت، زیر این اسب تندرو خرد می‌شد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل اشاره به مصرف شراب و مستی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامناسب باشد. همچنین، استفاده از مفاهیم نمادین و طنز ممکن است برای درک کامل، نیاز به سطحی از بلوغ فکری داشته باشد.

بخش ۳۷ - حکایت

برون آمدیم از نشابور مست
سراسیمه و رفته دل‌ها ز دست

مرا یار کی بود بس مهربان
خدایش به رحمت کناد این زمان

بطی داشت اندر بغل پُر شراب
دلی پر نشاط و سری پر شتاب

فرو تاخت تا کاسه گیرد مگر
خطا کرد اسبش درآمد به سر

بیفتاد از اسب و برخاست چست
سلامت شراب آبگینه درست

یکی گفت اگر مرد رستم بدی
و گر شیشه پر آب زمزم بدی

شدی زیر این سرکش تند و تیز
هم آن خرد خرد و هم این ریزه ریز
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳۶ - حکایت
گوهر بعدی:بخش ۳۸ - مقامات می خوارگان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.