هوش مصنوعی: این شعر خاطرات دوستانی را بیان می‌کند که در گذشته با همدلی و صمیمیت در کنار هم بودند، از فضیلت‌ها و هنرهای یکدیگر بهره می‌بردند و در مشکلات پشتیبان هم بودند. شاعر به روزهای خوب گذشته اشاره می‌کند که آنها فارغ از دغدغه‌های دنیا و متحد بودند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق دوستی، همدلی و بازگشت به خاطرات گذشته نیازمند درک عاطفی و تجربه زندگی است که معمولاً نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند.

شمارهٔ ۱۲۵

یاد باد آنکه حریفان همه با هم بودیم
دوستانی که همه یک دل و محرم بودیم

نوحریفانی پاکیزه تر از قطرۀ آب
بر نشسته به گل و لاله چو شبنم بودیم

هر یکی عالمی از فضل و هنرمندی و باز
فارغ از نیک و بد گردش عالم بودیم

هر کجا بستگی ای بود کلیدش بودیم
هر کجا خستگی ای آمد مرهم بودیم

در لطافت همه چون باد صباست عنان
در وفا کوه صفت ثابت و محکم بودیم

روز کوشش همه هم پشت جوانان بودیم
شب خلوت همه یک رویه و همدم بودیم

حلقه ی زلف بتان رشک همی برد زما
که ز دلداری در بند دل هم بودیم

هر کجا پر هنری یا سخن آرایی بود
به دل ایشان نزدیک تر از غم بودیم

آن چنان فارغ و آزاد بدیم از غم دل
که تو گفتی که نه از عالم آدم بودیم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.