هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر عشق و فداکاری بیحد شاعر به معشوق است. شاعر آرزوی جانفشانی در راه معشوق را دارد، اما از بیاعتنایی و سنگدلی او رنج میبرد. با وجود ناامیدی، هنوز به امید وصال دل بسته و از درد فراق مینالد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و احساسات پیچیده است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال دشوار بوده و ممکن است مناسب آنان نباشد.
شمارهٔ ۹۶۴
ای آرزوی جانم در پای تو افتادن
جان بر تو فدا کردن سر پیش تو بنهادن
بر بوی وصال تو جاوید شوم زنده
گر دست دهد روزی در پای تو جان دادن
گفتم مگرم روزی بنوازی و دریابی
خود بخت نمی خواهد با کار من افتادن
هیچ از دل آشفته خوشنود نی ام هرگز
تا کی به گران جانی پیش تو بر استادن
ناید ز تو دلداری هم پیش من اولا تر
گر سعی کنی شاید در باز فرستادن
بر گریه ی من خندی از غایت دل سوزی
رسم است نزاری را خون از مژه بگشادن
جان بر تو فدا کردن سر پیش تو بنهادن
بر بوی وصال تو جاوید شوم زنده
گر دست دهد روزی در پای تو جان دادن
گفتم مگرم روزی بنوازی و دریابی
خود بخت نمی خواهد با کار من افتادن
هیچ از دل آشفته خوشنود نی ام هرگز
تا کی به گران جانی پیش تو بر استادن
ناید ز تو دلداری هم پیش من اولا تر
گر سعی کنی شاید در باز فرستادن
بر گریه ی من خندی از غایت دل سوزی
رسم است نزاری را خون از مژه بگشادن
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.