هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از رهایی از دغدغههای دنیوی و دینی سخن میگوید و بیان میکند که به هوای زمین و زمان آلوده نیست. او به وضعیت فعلی خود قانع است و خود را با افراد دنیاپرست مقایسه نمیکند. شاعر تأکید میکند که مانند باد بیهدف نمیگردد و جان خود را مانند فرهاد فدا کرده است، اما مانند خسرو ستمگر نیست. او همچنین اشاره میکند که اگرچه ممکن است در مسیر سلوک پیشرفتی نداشته باشد، اما بیهدف نیز نیست. در پایان، شاعر با تواضع از جایگاه خود سخن میگوید و خود را در مقابل عظمت جهان ناچیز میداند.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوانتر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی مانند اشاره به فرهاد و خسرو نیاز به دانش پیشینه دارد.
شمارهٔ ۸۰۹
ازین ورطه بیرون شوی نیستم
غمِ دنیی و دین جوی نیستم
هوایِ زمین و زمان در سرم
نگنجند هرگز هَوی نیستم
برین کهنه خُلقانِ خود قانعم
بدل گو مباش ار نوی نیستم
چو گنجم درین کُنج و بس فارغم
که چون باد هرزه دوی نیستم
فدا کرده جانم چو فرهادِ مست
ستم کاره چون خسروی نیستم
اگر ره بری نیستم در سلوک
چنان دان که بی ره روی نیستم
نزاری نزارم چه آید ز من
سترگی جهان پهلوی نیستم
غمِ دنیی و دین جوی نیستم
هوایِ زمین و زمان در سرم
نگنجند هرگز هَوی نیستم
برین کهنه خُلقانِ خود قانعم
بدل گو مباش ار نوی نیستم
چو گنجم درین کُنج و بس فارغم
که چون باد هرزه دوی نیستم
فدا کرده جانم چو فرهادِ مست
ستم کاره چون خسروی نیستم
اگر ره بری نیستم در سلوک
چنان دان که بی ره روی نیستم
نزاری نزارم چه آید ز من
سترگی جهان پهلوی نیستم
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.