هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به ستایش شراب و می‌نوشی پرداخته و آن را با استدلال‌های فلسفی و دینی توجیه می‌کند. او معتقد است که نوشیدن شراب در دین حکیم حرام نیست و تنها کسانی که از اصول و فروع دین آگاهند می‌توانند بین حلال و حرام تمایز قائل شوند. شاعر همچنین از افرادی که به می‌نوشی طعنه می‌زنند انتقاد کرده و خود را تشنه شراب کهن توصیف می‌کند. در پایان، او سخن حقیقت و حکمت را مانند دُر ارزشمند می‌داند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل اشاره به مصرف شراب و بحث‌های فلسفی حول حلال و حرام است که ممکن است برای مخاطبان زیر 18 سال نامناسب باشد. همچنین، درک عمیق مفاهیم عرفانی و فلسفی مورد نیاز است.

شمارهٔ ۷۲۷

بیا که می کند از مشرق آفتاب طلوع
بیار باده و بگذار عذر نا مسموع

حرام‌ نیست به دینِ حکیم خمر بیار
حکیم خود نکند هیچ کار نا مشروع

که را رسد که کند فرق در حلال و حرام
مگر کسی که خبر دارد از اصول و فروع

زبان طعنه چرا می کشند در قومی
که جز به میکده ایشان نمی کنند رجوع

چنانم از شَرهِ باده‌ ی کهن تشنه
که نوجوان رمضان مشتهی ز غایت جوع

من از تعصب صاحب غرض نیندیشم
که کف برآورد از خشم راست چون مصروع

نیاز می کن و با دوستان قدح می کش
که اهل راز درین شیوه کرده اند شروع

سجود پیش ملایک سزد که استاده ست
در آرزوی زمین بر شش آسمان به رکوع

ادای نظم نزاری ز معدن جان است
بصیر گوهر کانی بداند از مصنوع

سخن حقیقت و حکمت بود چو دُر باید
الخصوص که باشد مهذب و مطبوع
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.