هوش مصنوعی: این متن شعری است که بیانگر احساسات عمیق غم و اندوه، عشق ناکام و رنج هجران است. شاعر از تنهایی، دل‌سوختگی و آرزوی وصال معشوق سخن می‌گوید و از زندگی در قفس هستی و جستجوی معنا در دریای عدم می‌نالد. در نهایت، به پذیرش رنج‌های زندگی و صبر در برابر مصائب اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاطفی عمیق و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها سنگین باشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند 'دریای عدم' و 'تنگ قفس خانه' نیاز به بلوغ فکری برای درک بهتر دارند.

شمارهٔ ۷۲۲

همه را شادی و مارا غم جانانه خویش
همه با همدم و ما با دل دیوانه خویش

مبتلای غم و محنت زده هجرانیم
آشنا ناشده با دلبر بیگانه خویش

بر سر آتش و آبیم ز چشم و دل خود
چند سوزیم در این تنگ قفس خانه خویش

هر دم این سوخته پروانه ما یعنی دل
جان به کف بر نهد از همت مردانه ی خویش

راست چون جغد گرفتم به خرابی مسکن
نه که چون گنج نهانیم به ویرانه خویش

گر زمانی ز پس پرده برون آید دوست
پیش آن شمع بسوزیم ز پروانه خویش

مرد اگر معتکف خاک در دوست بود
به که بر مسند تعظیم به کاشانه خویش

سال ها شد که به دریای عدم غواصیم
تا وجودی به کف آریم ز دردانه خویش

هان نزاری مطلب صاف ز خم خانه دهر
چونکه در دُرد زدیم اول پیمانه ی خویش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.