هوش مصنوعی: این متن به موضوع سفر معنوی و چالش‌های آن می‌پردازد. شاعر از ره‌پویان می‌خواهد که با چشمی باز و توشه‌ای کافی به راه بیفتند و از رفیقان عقب نمانند. همچنین به ناپایداری عمر، حرص و آز به عنوان دردهای بی‌درمان اشاره می‌کند و از دوری منزل آز و امل می‌گوید. در ادامه، به نقد پیشوایان نادرست و رفتارهای ناشایست مانند غارت و قتل می‌پردازد و بر اهمیت عدل و انصاف تأکید می‌کند. در پایان، از لزوم صداقت و پرهیز از ادعاهای بی‌اساس سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از انتقادهای اجتماعی موجود در متن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۶۴۲

کاروان بربست بار و ره دراز
برگ راه و توشهٔ منزل بساز

در سلوک امتحان بی عذر و دفع
رهنوردی چست باید چشم باز

تا نماند از رفیقان بازپس
بیشتر حاصل کند خط جواز

درد بی‌درمان که می‌گویند حرص
راه بی‌پایان که می‌گویند آز

کوته است ایام عمر بی‌ثبات
منزل آز و امل دور و دراز

پس روان اهل آرا می‌کنند
از مقامات کمالات احتراز

پیشوایانشان به اسفل می‌برند
ز آن نمی یارند بودن سرفراز

دعوی عصمت محال است از جنب
زشت باشد بر مصلا بی‌نماز

غارت و تاراج و قتل و معتقد
عدل و انصاف و امان و ترک تاز

در میان حلقهٔ پاکان حق
خویشتن را کی تواند کرد گاز

نعل پیشانی چو سندان پیش دار
ورنه نتوان کرد و دعوی بر مجاز
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.