هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به موضوعاتی مانند سفر روحانی، رسیدن به حقیقت، عشق الهی، و مفاهیم فلسفی مانند نفی و اثبات می‌پردازد. شاعر از استعاره‌هایی مانند حوریان بهشتی، مهمانان کرامت، و خرابات عاشقان استفاده می‌کند تا مفاهیم عمیق عرفانی را بیان کند.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۵۴۸

این حوریان مگر ز سماوات می‌رسند
یا خود ز خیل خانۀ جنّات می‌رسند

گویی مگر گریخته‌اند از بهشتِ عدن
مستعجلان ز بهرِ ملاقات می‌رسند

یا از برای طوف به دنیا درآمدند
یا از پیِ وفورِ مهمّات می‌رسند

نی‌نی قرینه‌ای دگرست این سئوال را
مهمانِ ما ز محضِ کرامات می‌رسند

بسیار برده‌ایم به حاجت نیازِ خویش
بر موجبِ قبولِ مناجات می‌رسند

ما خود به حقِّ خود برسیدیم و لا محال
با حقِّ خود به وجهِ مکافات می‌رسند

هر قوم را که می‌گذرانند ازین مقام
قومی دگر ز عالمِ طامات می‌رسند

آری چنین بود که بدایات دورها
با سر برند چون به نهایات می‌رسند

اوّل ز لااله به ألّا الله آمدند
از نفی بگذرند و به اثبات می‌رسند

ماییم و پیرِ خویش و خراباتِ عاشقان
هم عارفان به سرِّ خرابات می‌‌رسند

آن‌ها که در بدایتِ فطرت بمرده‌اند
مشکل به زندگی‌ِ قیامات می‌رسند

نی مشکلاتِ سرّ و علن می‌کنند حلّ
نی در رموزِ بحثِ مقالات می‌رسند

در ذاتِ دوست محو شو آخر نزاریا
هم ذاتِ کامل‌اند که در ذات می‌رسند
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.