هوش مصنوعی: این شعر از مقری و صبوحیان سخن می‌گوید که با آواز خود ستارگان را تحت تأثیر قرار داده‌اند. در ادامه به نقد رفتارهای قاضی و خطیب پرداخته شده که به دلیل اعمالشان مورد سرزنش قرار گرفته‌اند. همچنین، از تأثیر زمان و تغییرات آن بر جایگاه افراد و نیز از تلاش‌های بی‌ثمر شاعر در رسیدن به آرزوهایش سخن گفته شده است.
رده سنی: 18+ این شعر دارای مفاهیم انتزاعی و انتقادی است که درک آن‌ها نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از جامعه و ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی و تمثیل‌های به‌کاررفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا پیچیده باشد.

شمارهٔ ۵۱۹

مقری صبوح کرده بر مناره شد
آوازه منادیِ او بر ستاره شد

در داد الصلات که هان ای صبوحیان
خیزید هین که دور حریفان سه باره شد

از بس که می کشند ز پس قاضی و خطیب
دستارهای سد چله شان پاره پاره شد

شب از پی پیاله و روز از پی خمار
این در جوار حیله و آن در غراره شد

قاضی معاف شد به قراتمغه از قلان
مقری به آل تمغا وضع از شماره شد

ضرب اصول محتسب و لحن دل گشای
در گوشِ هوش اهل طرب گوشواره شد

وا حسرتا که گردن و گوش صلاح و خیر
از شومی عوانان بی طوق و یاره شد

صدری معظم است و امیری ممکّن است
هر خر بطی که بر دو رکابی سواره شد

آری به اختلاف زمان از مدار چرخ
بسیار یک سواره امیر هزاره شد

دیریست تا خدنگ مرا از کمان کام
بیرون ز شستِ حیله و بازوی چاره شد

از جمع ضد خویش خرد را نزاریا
باید ضرورتا ز میان بر کناره شد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.