هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و هجران میگوید و از جام می به عنوان وسیلهای برای فراموشی دردها یاد میکند. او از ناامیدی و بیقراری در زندگی سخن میگوید و به دنبال آرامش است که تنها در مستی مییابد. همچنین، به دامهای زندگی و اسارت جسم اشاره میکند.
رده سنی:
18+
متن شامل مضامین عمیق عاشقانه، ناامیدی و اشاره به مصرف شراب است که برای درک کامل آن به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی مفاهیم فلسفی آن ممکن است برای مخاطبان جوان نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۳۱۶
جام می پر کن که جز جام می ام انجام نیست
تا به کام او شوم کاین کار جز با گام نیست
ساقیا ساغر دمادم کن مگر مستم کنی
زان که در هجر دل آرامم مرا آرام نیست
دی به سردی رفت و فردا خود ندانم چون کنم
عاشقی ورزیم و به زین در جهان خود کام نیست
دام واره ی جسم را دامی نهاده بر رهیم
ای نزاری کیست آن کو بسته ی این دام نیست
تا به کام او شوم کاین کار جز با گام نیست
ساقیا ساغر دمادم کن مگر مستم کنی
زان که در هجر دل آرامم مرا آرام نیست
دی به سردی رفت و فردا خود ندانم چون کنم
عاشقی ورزیم و به زین در جهان خود کام نیست
دام واره ی جسم را دامی نهاده بر رهیم
ای نزاری کیست آن کو بسته ی این دام نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.