هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق و عقل، تقابل بین عاشقان و عاقلان، و اهمیت شناخت امام زمان می‌پردازد. شاعر بیان می‌کند که راه عشق با عقل عمومی سازگار نیست و عاقلان در دام عشق گرفتار می‌شوند. همچنین، تأکید بر شناخت امام زمان و پیامدهای نشناختن او دارد. در پایان، شاعر از ترس و ننگ مردم و فتواهای مفتیان انتقاد می‌کند.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و مذهبی است که ممکن است برای مخاطبان جوان قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات انتقادی به مفتیان و نظام فکری عمومی ممکن است نیاز به بلوغ فکری برای درک داشته باشد.

شمارهٔ ۱۵۳

ره عاشقان سپردن نه به پای عقل عام است
همه عاقلان چو مرغ اند و طریق عشق دام است

همه علم ها فرو خوان و بر من آی تا من
بنشانمت به حجت که تمام ناتمام است

تو به هر عمامه پوشی که قدم نهاد پیشت
پس او درایستادی به نماز کاین امام است

نفسی جهان نباشد ز امام وقت خالی
بمرنج اگر برنجی چه کنم نص کلام است

تو امام وقت خود را به یقین اگر ندانی
به یقین بدان که بر تو سر و مال و زن حرام است

بفروشم آن امامت ز برای نقل مستان
که عمامه بر سر او گرو شراب و جام است

چو امام تو دو باشد به جواب من چه گویی
اگر از تو بازپرسم که امام تو کدام است

به جمال دوست گر تو به بهشت بازمانی
مخور آب حوض کوثر که چو خون من حرام است

کم ننگ و نام گفتم که حجاب راه من شد
همه ترس و بیم مردم ز برای ننگ و نام است

همه مفتیان عالم بدهند خط فتوی
ک نزاری مخمّر بترینِ خاص و عام است

نه ز کشتنم هراسی نه ز سوختن غباری
غم ریش کس ندارم که بروت جمله عام است
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.