هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه به بیان احساسات عمیق و سوزناک عاشق نسبت به معشوق می‌پردازد. شاعر از عشق به عنوان نیرویی غالب و غیرقابل فرار یاد می‌کند که تمام وجودش را فرا گرفته است. او زیبایی معشوق را بی‌نظیر و فراتر از توصیف می‌داند و معتقد است حتی بت‌پرستان نیز تحت تأثیر این زیبایی قرار می‌گیرند. شاعر همچنین از سرگشتگی و بی‌قراری عاشقان در راه وصال معشوق سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از برخی اصطلاحات و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۹۵

ما را ز عشق کی بود ای دل به جانت نجات
روزی که نامِ عشق بر افتد ز کاینات

بگرفت چار سویِ وجودم بلایِ عشق
وز هیچ سو گریز ندارم ز شش جهات

ناممکن است کز دلِ احبابِ مهربان
بیرون شود محبّتِ یارِ شریف ذات

جانا ، دلا ،خلاصه ی عشقا به صد زبان
ناید کمالِ حسنِ تو در حیّزِ صفات

گر بشنود حسنِ تو آوازه بت پرست
رغبت کند به عزمِ زیارت به سومنات

سر پیشِ روی بت ننهادی به سجده باز
با لات اگر مطالعه کردی مطیعِ لات

خلقی به تشنگی چو سکندر بمانده اند
در ظلمتِ تحیّر از آن چشمه ی حیات

تا نیل بر کرانه ی ماهت کشیده اند
عشّاق را ز دیده روان کرده ای فرات

تا کی بود نزاریِ بی چاره ذرّه وار
سرگشته در هوایِ تو بی صبر و بی ثبات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.