هوش مصنوعی:
این متن به موضوع قیامت و روز محشر میپردازد. شاعر از بیداری انسانها از خواب غفلت، نفخهی سرافیل، و وضعیت مردهدلانی که حتی با این رویدادها بیدار نمیشوند سخن میگوید. همچنین به حسابرسی اعمال، ترس از عذاب، و امید به رحمت الهی اشاره میکند.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق مذهبی و عرفانی موجود در متن برای درک و تحلیل، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آگاهی دینی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۷۸
قیامت بر انگیخت ما را ز خواب
به محشر رسیدیم و خیر المآب
سرافیل وحدت فرو کوفت صور
ولی مرده دل در نیامد ز خواب
بر آورد از سوزناکان دمار
ز افسرده نه تف بر آمد نه تاب
قیامت در این حال ما منتظر
وگر بر نیندازد از رخ نقاب
به دیوان روز مظالم به حشر
بماند خجل از سوال و جواب
چه آن جا به کارست از این جا ببر
چو بردی ز فردوس بشنو خطاب
به زلزال ارض و به طی سما
چه حاجت تو را وقت خود بازیاب
وگر هم بر افتد زمان و زمین
مخور غم چو ایمن شدی از عذاب
به زاری نزاری فرومانده ای
چو مجرم میان ثواب و عقاب
حساب ار به اعمال و کردار ماست
خدایا مکن نا امید از ثواب
به محشر رسیدیم و خیر المآب
سرافیل وحدت فرو کوفت صور
ولی مرده دل در نیامد ز خواب
بر آورد از سوزناکان دمار
ز افسرده نه تف بر آمد نه تاب
قیامت در این حال ما منتظر
وگر بر نیندازد از رخ نقاب
به دیوان روز مظالم به حشر
بماند خجل از سوال و جواب
چه آن جا به کارست از این جا ببر
چو بردی ز فردوس بشنو خطاب
به زلزال ارض و به طی سما
چه حاجت تو را وقت خود بازیاب
وگر هم بر افتد زمان و زمین
مخور غم چو ایمن شدی از عذاب
به زاری نزاری فرومانده ای
چو مجرم میان ثواب و عقاب
حساب ار به اعمال و کردار ماست
خدایا مکن نا امید از ثواب
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.