هوش مصنوعی: شاعر در این متن از رنج‌های عشق و ملامت‌های دیگران می‌گوید و خود را غلام صادق عشق می‌داند. او عشق را فراتر از زهد و صلاح می‌داند و از ندامت‌های گذشته سخن می‌گوید. در نهایت، عشق را عامل قیامت در زمانه می‌خواند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، اشاره به رنج‌ها و ندامت‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۶۰

گذشت بر سرم از دست دل قیامت ها
کشیدم از کس و ناکس بسی ملامت ها

علم شدم به علامات عشق در عالم
بلی به روز قیامت بود علامت ها

غلام عشقم و الحمدلله از سر صدق
بر آستان وفا کرده ام اقامت ها

محبت است و ارادت نه جبر و نه تکلیف
ز دل به رغبت خاطر کشم غرامت ها

مرا به زهد و صلاح و وَرَع مکن دعوت
بلای عشق به است از چنین سلامت ها

همین نه بس که نبایست خوردنم باری
ز عمر رفته چو افسردگان ندامت ها

نزاریا ز زمان گذشته بیش ملاف
بر اولیا نتوان بست از این کرامت ها

به صور عشق فرو دم دمی چو زنده دلان
که در زمانه برانگیختی قیامت ها
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.