هوش مصنوعی:
شاعر در این متن به بیان عشق و نیاز خود به معشوق میپردازد و از زیباییها و تأثیرات عمیق معشوق بر زندگی خود سخن میگوید. او از نگاه، لبخند، و رفتارهای معشوق به عنوان عوامل شادیبخش و زندگیدهنده یاد میکند و همچنین از رنجهای عشق و دوری سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۳۶۹
با تو هر ساعت مرا عرض نیازست این همه
من نمی دانم ترا با من چه نازست این همه؟
خنده ات جانست و لب جان بخش و خطت جانفزا
مایه جمعیت و عمر درازست این همه
خواب از چشم و دلم از دست دوست از کار رفت
از فسون آن دو چشم سحر سازست این همه
گلشن کوی ترا از جانب جنت دریست
لیک بر ما بسته و بر غیر بازست این همه
از سجود آستانت چهره ام پر گرد شد
گرد چون گویم؟ که نور آن نمازست این همه
ذوق ناوکهای دلدوزش مرا در دل نشست
کز نوازشهای یار دلنوازست این همه
شرح غمهای هلالی گوش کردن مشکلست
مستمع را نکته های جان گدازست این همه
من نمی دانم ترا با من چه نازست این همه؟
خنده ات جانست و لب جان بخش و خطت جانفزا
مایه جمعیت و عمر درازست این همه
خواب از چشم و دلم از دست دوست از کار رفت
از فسون آن دو چشم سحر سازست این همه
گلشن کوی ترا از جانب جنت دریست
لیک بر ما بسته و بر غیر بازست این همه
از سجود آستانت چهره ام پر گرد شد
گرد چون گویم؟ که نور آن نمازست این همه
ذوق ناوکهای دلدوزش مرا در دل نشست
کز نوازشهای یار دلنوازست این همه
شرح غمهای هلالی گوش کردن مشکلست
مستمع را نکته های جان گدازست این همه
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.