هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از خواننده میخواهد به اسیران و غریبان توجه کند، از خودگذشتگی داشته باشد و به جای ظواهر، به معانی عمیقتر بپردازد. همچنین، از درد هجران و اندوه دل سخن میگوید و به نوعی دعوت به تفکر و دروننگری میکند.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه موجود در متن نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. همچنین، برخی مضامین مانند هجران و اندوه ممکن است برای کودکان نامفهوم یا سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۳۰۵
برخیز و بسر وقت اسیران گذری کن
چشمی بگشا، سوی غریبان نظری کن
ای گریه، بیا، در غم هجرش مددی کن
وی ناله، برو، در دل سختش اثری کن
چون آینه هر لحظه بهر کس منما روی
زنهار! که از آه دل ما حذری کن
خون شد جگر خلق، بدلها مزن آتش
اندیشه ز دود دل خونین جگری کن
از بهر گرفتاری ما زلف میآرای
ما بسته دامیم، تو فکر دگری کن
ای خواجه، مشو ساکن بت خانه صورت
بیرون رو و در عالم معنی سفری کن
من بی خبرم، گر خبرم نیست، هلالی
از بی خبریهای من او را خبری کن
چشمی بگشا، سوی غریبان نظری کن
ای گریه، بیا، در غم هجرش مددی کن
وی ناله، برو، در دل سختش اثری کن
چون آینه هر لحظه بهر کس منما روی
زنهار! که از آه دل ما حذری کن
خون شد جگر خلق، بدلها مزن آتش
اندیشه ز دود دل خونین جگری کن
از بهر گرفتاری ما زلف میآرای
ما بسته دامیم، تو فکر دگری کن
ای خواجه، مشو ساکن بت خانه صورت
بیرون رو و در عالم معنی سفری کن
من بی خبرم، گر خبرم نیست، هلالی
از بی خبریهای من او را خبری کن
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.