هوش مصنوعی: این شعر به مقاومت و ایستادگی یک فرد یا نماد (سرو) در برابر دشمنان می‌پردازد. با وجود زخم‌های عمیق، این فرد هرگز نمی‌افتد و با مرگ خود، الهام‌بخش مردم می‌شود. خون او تبدیل به محراب مبارزه می‌شود و نامش در سرودهای میهنی زنده می‌ماند. همچنین، شعر به بی‌عدالتی اجتماعی و تقسیم نابرابر منابع اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق سیاسی و اجتماعی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به خشونت (خنجر، خون، توپخانه) و مفاهیم انتزاعی مانند مرگ و مبارزه، نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شعر بی نام

بر سینه ات نشست
زخم عمیق و کاری ِ دشمن
امّا
ای سرو ِ ایستاده نیفتادی ...
این رسم ِتوست که ایستاده بمیری ...
*
در تو ترانه های خنجر و خون ،
در تو پرندگان مهاجر
در تو سرود فتح
این گونه
چشم های تو روشن
هرگز نبوده است ...
با خون تو
میدان توپخانه
در خشم خلق
بیدار می شود ...
مردم
زان سوی توپخانه ،
بدین سوی سرریز می کنند
نان و گرسنگی
به تساوی تقسیم می شود
ای سرو ایستاده
این مرگ توست که می سازد ...
*
دشمن دیوار می کشد
این عابران خوب و ستم بَر
نام تو را
این عابران ژنده نمی دانند
و این دریغ هست اما
روزی که خلق بداند
هر قطره قطره ی خون تو
محراب می شود ...
این خلق
نام بزرگ تو را
در هر سرود میهنی اش
آواز می دهد
نام تو ، پرچم ایران ،
خزر
به نام تو زنده است ...
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:خفته در باران ...
گوهر بعدی:کجاست سرخی فریادهای بابک خرّم ...؟
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.