هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از احساس تلخی و اندوه عمیق خود سخن میگوید، احساسی که به زهر، شب ظلمانی، اندوه عشق از دست رفته و طوفان تشبیه شده است. او از خاطرهای غمگین یاد میکند و در نهایت، حضور شیطانی را توصیف میکند که بر فضای تلخ شعر میافزاید.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عمیق عاطفی و تصاویر تاریک (مانند خون و دیو) است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا سنگین باشد. همچنین، درک کامل استعارهها و احساسات پیچیده آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
تلخ ماندم ، تلخ ...
تلخ ماندم ، تلخ
مثل زهری که چکیده از شبِ ظلمانی شهر
مثل اندوه ِ تو ،
مثل گل سرخ
که به دست طوفان
پرپر شد ...
تلخ ماندم ، تلخ
مثل عصری غمگین
که تو را بر حاشیه اش
پیدا کردم
و زمین را
- توپِ گردان
پرت کردم به دل ِ ظلمت ...
*
تلخ ماندم ، تلخ
دیو از پنجره سر بیرون کرد .
از دهانش
بوی خون می آمد ...
مثل زهری که چکیده از شبِ ظلمانی شهر
مثل اندوه ِ تو ،
مثل گل سرخ
که به دست طوفان
پرپر شد ...
تلخ ماندم ، تلخ
مثل عصری غمگین
که تو را بر حاشیه اش
پیدا کردم
و زمین را
- توپِ گردان
پرت کردم به دل ِ ظلمت ...
*
تلخ ماندم ، تلخ
دیو از پنجره سر بیرون کرد .
از دهانش
بوی خون می آمد ...
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:نمایش ناتمام ...
گوهر بعدی:در دست های خالی ...
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.