هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد فراق و عشق ناکام خود می‌گوید. او با تصویرسازی‌های زیبا از کاروان، شتر، سگ و جرس، احساسات خود را بیان می‌کند. شاعر از بار سنگین دلش می‌نالد و امیدوار است که باد یا ساربان به او کمک کنند تا از این درد رهایی یابد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و غمگین است و درک عمیق آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصویرسازی‌های پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۴۵۷

بت محمل نشین من مگر حالم نمی داند
که می بندد برین دل بار و محمل تند می راند

جمازه در ره و آویخته دل چون جرس با او
نفیر و ناله دل هم به آواز جرس ماند

سگی دنبال آن محمل، طفیل او دوران من هم
منش لبیک می گویم، چو او سگ را همی خواند

شتربانا، فرود آور زمانی محملش ورنه
ز آب چشم من ترسم شتر در گل فرو ماند

کجا در دل بماند جان، اگر جانان برون آید
کسی کز هم تگی دیدن زمام از دست بستاند

چو من مردم درین وادی، رو، ای سیلاب چشم من
ز مین را گرد بنشانی، شتر جایی که بنشاند

دم سرد مرا، ای باد، لطفی کن، مبر هر سو
هم آن سو بر، مگر گردی ازان رخسار بنشاند

درین ویرانه خواهم داد جان، ار بر سرم ناید
بگو، ای ساربان، باری سر ناقه بگرداند

خروش اشتر او هست از بار گران خسرو
که ریزد کاروان دل، گر او محمل بجنباند
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۵۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.